تبیین

چیزایی رو که آقایون نمی گن خلاصه و صریح بخونید!

چیزایی رو که آقایون نمی گن خلاصه و صریح بخونید!

برای دسترسی سریع به مطالب مورد نظرتون از قسمت "طبقه بندی موضوعی" یا "کلمات کلیدی" استفاده کنید.
اینجا یک وبلاگ شخصی است.
این وبلاگ کپی رایت ندارد.
مطالب مشکی از خودم و مطالب خاکستری رنگ نقل قول از دیگران است.
لطفا کامنت هایی که برای هر پست می گذارید مربوط به مباحث همان پست باشند و اگر نیستند از طریق "تماس با من" پیام بگذارید.
کامنت هایی رو که دلایل مدعا بیان نشه جدی نمی گیرم.
نحن ابناء الدلیل!

آخرین نظرات

۸ مطلب با موضوع «بزرگان :: امام خامنه ای» ثبت شده است

اسلام ناب در کلام رهبر و امام

از بیانات رهبری در ۱۳۹۴/۰۳/۱۴ :

"اسلام ناب از نظر امام بزرگوار، آن اسلام متّکی به کتاب و سنّت است که با فکر روشن، با آشنایی با زمان و مکان، با شیوه و مِتُد علمیِ جاافتاده و تکمیل‌شده‌ی در حوزه‌های علمیّه، استنباط میشود و به دست می‌آید. این‌جور نیست که روش استنباط مورد توجّه نباشد و هرکسی بتواند قرآن را باز کند و اصول حرکت اجتماعی را استنباط بکند؛ نه، این یک مِتُد دارد، این یک روش دارد؛ اینروش علمی است، کارشده است، کسانی هستند که میتوانند این روش را دنبال کنند.

اسلام ناب از نظر امام بزرگوار این است. البتّه هرکسی هم که آن مِتُد را بلد است، آن روش را بلد است، قادر نیست؛ باید فکر روشن داشته باشد، باید آشنا با زمان و مکان باشد، باید نیازهای بالفعل جوامع بشری و جوامع اسلامی را بشناسد، باید دشمن را بشناسد، نحوه‌ی دشمنی‌های او را بداند، آن‌وقت میتواند اسلام ناب را مشخّص کند و بشناسد و بشناساند. اسلام آخوندهای درباری - که امام مکرّر با همین تعبیر از آنها اسم می‌آوردند - اسلام داعشی؛ از آن طرف، اسلامِ بی‌تفاوت در مقابل جنایات صهیونیستی، در مقابل جنایات آمریکا، اسلامِ چشم‌دوخته‌ی به آمریکا و قدرتهای بزرگ و به اشاره‌ی آمریکا، اینها همه سر در یک آخور دارند؛ در یک جا اینها همه به هم میرسند؛ از نظر امام اینها همه مردودند. اسلامی که امام معرّفی میکند، در مقابل همه‌ی اینها است.

پیرو امام، آن کسی که دنباله‌رو امام است، باید مرزبندی داشته باشد؛ هم با اسلام متحجّر، هم با اسلام سکولار؛ اسلام ناب را شناسایی کند و دنبال کند. یکی از اصول امام این است. این چیزی نیست که امام یک‌بار گفته باشد؛ در سرتاسر آثار امام، بیانات امام، گسترده است."


بر این اساس قضاوت کنید که کدام یک از علمای ما اسلام شناس هستند و کدام نه!

هر کس امام خامنه ای را دوست ندارد اهل بیت را نیز دوست ندارد

صبر کن داداش! من که نگفتم رهبر معصوم اند که تو این طور جبهه گرفتی!

من حرف ام اینه : میگم رهبری که همه ی مراجع و علمای اسلام ایشون رو تایید کردن ( 20 30 موردش رو در ادامه مطلب میارم) , کسی که خوار چشم همه ی دشمنان شیعه است , کسی که ... , خب موضع امام زمان ( عج الله تعالی فرجه ) نسبت به ایشون چیه ؟ اگر مهدی موعود تشریف بیارن , آیا تمام فتوا های آقا رو منکر میشن؟ حضرت حجت از روی چیزی, غیر از قرآن و سنتی که رهبر حکم کرده اند حکم می کنند؟ آیا 2 جلد استفتائات رهبر رو پاره می کنند میریزن دور؟ یا اکثرش رو تایید می کنن؟

تعجب می کنم از اون هایی که این سید بزرگوار را دوست ندارند ( بعضی متاسفانه حرفهای ناجور هم می زنند ) و در عین حال برای ظهور حضرت مهدی دعا می کنند.

بدان ! تویی که به همین حرف های راهبر نظام اسلامی عمل نمی کنی فردا که امام عصر ظهور کردند به بسیاری از حرف های ایشان نیز عمل نخواهی کرد!

1

امام خمینی رحمت الله علیه:

 _ خطاب به آیت الله خامنه ای فرمودند: "در بین دوستان و متعهدان به اسلام ومبانی اسلامی از جمله افراد نادری هستید که چون خورشید روشنی می دهید"

2

 _ از زبان سید احمد خمینی: تلوزیون داشت آقای کیم ایل سونگ را همراه آقای خامنه ای که در سفر کره به سر میبردند را نشان می داد، ناگهان زنگ از اتاق امام به صدا در آمد، بطرف اتاق امام دویدم، دیدم ایشان دو زانو نشسته نزدیک تلوزیون وبه تلوزیون خیره شده. ترسیدم، داد زدم، دیدم ایشان برگشت و گفت: احمد آقا می بینی این عظمت را وقتی که عصایش را برمی دارد؟! حیف نیست ایشان به عنوان رهبر آینده نباشد؟ من هم به شما گفتم هم به اکبر آقا (هاشمی رفسنجانی)، تکلیف من تمام است.

3

 _ در جای دیگر احمد آقا میگوید: امام وقتی که آقای خامنه ای را می دید چهره اش باز میشد، مانند حالتی که آدم عشقش را میبیند. امام ابروها و چهره اش باز میشد و به طرف آقای خامنه ای به راه می افتاد، حالا هر چند نفر حضور می داشتند. من ده بار بیشتر خودم دیدم این موارد را..

4

 آیت الله بهجت رحمت الله علیه:

 آیت الله صدیقی: از حضرت آیت الله بهجت سؤال کردم نظرتان در مورد مقام معظم رهبری چیست؟ ایشان فرمود: "بهتر از ایشان نداریم".

5

 در جلسه ای که چند نفری محدود خدمت آیت الله بهجت بودند، خواستند نکته ای انتقاد گونه در خصوص رهبری خدمت آیت الله بهجت بازگو کنند، ایشان با نگاه تندی به حضار فرمود: "شما بهتر از ایشان سراغ دارید؟ منکه بهتر از ایشان سراغ ندارم!!"

6

 آیت الله وحید خراسانی:

 هنگامی که آیت الله آملی لاریجانی برای مشورت جهت تصدی ریاست قوه قضائیه خدمت ایشان رسیدند، ایشان فرمودند: "به هر طریقی که میتوانید این سید را کمک دهید، ایشان تنهاست، شما او را کمک نکنید پس چه کسی به او یاری رساند؟!"

7

 - روزی یکی از طلبه ها محضر آیت الله وحید خراسانی از اوضاع واحوال کشور انتقاد می کند، ایشان خطاب به این طلبه جوان فرمود: "آیا من میتوانم کشور را اداره کنم؟

طلبه جوان بعد از مدتی تفکر گفت: خیر.

ایشان فرمود: "به راستی چه کسی بهتر از ایشان می تواند کشور را اداره کند؟"

8

 علامه حسن زاده آملی:

 "گوشتان به دهان رهبر باشد; چون ایشان گوششان به دهان حجه بن الحسن (عجل الله تعالی فرجه) است."

البته در این نقل قول شک و شبهه هست.

9

 _ روزی این علامه بزرگوار در حضور رهبر معظم انقلاب دو زانو نشسته ایشان را مولا خطاب می کنند. مقام معظم رهبری ناراحت شده به علامه می فرمایند این کار را نکنید، علامه پاسخ می دهند: "اگر یک مکروه از شما سراغ داشتم این کار را نمیکردم!!"

10

 آیت الله بهاءالدینی رحمت الله علیه:

 _ فردای روزی که مقام معظم رهبری دیداری با عارف وارسته آیت الله بهاءالدینی در منزل ایشان داشتند، جمعی به خانه علامه بهاءالدینی میروند، سؤال میکنند: دیروز آیت الله خامنه ای اینجا آمدند؟ ایشان فرمود: " بله چند دقیقه خورشید تابید و رفت، او چون خورشیدی دارای خیر و برکت است!!"

11

 _ در جریانات قائم مقامی آیت الله منتظری، خدمت آیت الله بهاءالدینی رسیدند و از ایشان درخصوص رهبری بعد از امام سؤال کردند، ایشان فرمود: "البته هیچ کس آقا روح الله نمی شود، ولی آقا سید علی خامنه ای حقیقتا ولی فقیه هستند و رهبر، از همه به امام نزدیکتر است، کسی که ما به او امیدواریم آقای خامنه ای است. شما از ما قبول نمی کنید و تعجب می کنید، ولی این دید ماست.

12

 _ یکی از روزها که مقام معظم رهبری جمکران مشرف بودند، حدود ساعت دو شب به حضرت آیت الله بهاءالدینی خبر می دهند که آقا صبح بعد از نماز میخواهند تشریف بیاورند منزل شما.

تیم حفاظت ساعت چهار صبح برای آماده کردن شرایط به منزل ایشان میروند که متوجه می شوند آیت الله بهاءالدینی پیرمرد ۹۰ ساله جلوی در خانه ایستاده اند، عرض می کنند: آقا، با این کهولت سن چرا اینجا ایستاده اید؟!

ایشان فرمودند: برای دیدن رهبر بزرگ انقلاب، من از همان ساعتی که شما زنگ زدید آمده ام استقبال!!

13

 آیت الله مشکینی رحمت الله علیه:

 حضرت مستطاب آیت الله حاج سید علی خامنه ای واجد مقام فقاهت واجتهاد و قدرت استنباط احکام شرعیه، که تصدی مقام رهبری بدان نیازمند است، می باشند.

14

 آیت الله سیستانی:

 آیت الله کعبی: حضرت آیت الله سیستانی بارها گفته اند که من برای سلامتی آیت الله خامنه ای دعا میکنم و مسئولان نظام را نیز بر اطاعت از ایشان سفارش میکنم.

15

 آیت الله العظمی اراکی رحمت الله علیه:

 انتخاب شایسته حضرتعالی به مقام رهبری جمهوری اسلامی ایران، مایه دلگرمی وامیدواری ملت قهرمان ایران است.

16

 آیت الله فاضل لنکرانی رحمت الله علیه:

 به نظر من ایشان یک فقیه و مجتهد است. کسی که در جهان سیاست استادی چون امام امت داشته باشد، و خودش نیز از استعداد سرشار است، چنین فردی دارای مقامات بلندی از درک سیاسی است.

17

 آیت الله العظمی گلپایگانی رحمت الله علیه:

 تضعیف شما را حرام میدانم، عمده عظمت شماست، شما رهبر مسلمین هستید.

18

 آیت الله مصباح یزدی:

 اگر امثال بنده شبانه روز تسبیح به دست بگیریم و فقط خدا را شکر کنیم که خدا چنین رهبری را به ما داده، والله معتقدم که از عهده شکر این نعمت بر نمی آییم.

19

 مرحوم حجه الإسلام بهلول:

 من در طول عمرم صاحب منصبان زیادی را دیده ام; اما کسی را به لحاظ بی رغبتی به مقام و منصب دنیا همپای آیت الله خامنه ای ندیده ام. انسان وقتی زندگی روز مره او را از نزدیک میبیند، حس میکند که ذره ای میل به دنیا در او وجود ندارد...

20

 آیت الله فاطمی نیا:

 اگر چیزی را یقین نکنم نمیگویم. بدانید وآگاه باشید، هرکس کوچکترین حرفی در تضعیف مقام رهبری بزند، هر کس اندیشه ای داشته باشد که ضد مقام رهبری است، خدا او را نخواهد بخشید. این را یقین بدانید. این مرد، عز اسلام است.

21

 عارف واصل مرحوم دولابی:

 امام خمینی رحمت الله مظهر مهابت بود، و رهبری (آیت الله خامنه ای) مظهر محبت، خداوند متعال به امام نعمتها رایک جا داد، امام هم این نعمتها را برای استقرار نظام جمهوری اسلامی مصرف کردند. ولی نعمتها به حضرت آقا را خدا تدریجی به ایشان میدهد و در هر مرحله ای متناسب باشرایط، خدا نعمتهایی را به ایشان میدهد، یعنی شرایط آن نعمتها را خود آقا فراهم می کنند.

22

 آیت الله خوشوقت رحمت الله علیه:

 خدا این منصب را به ایشان (آیت الله خامنه ای) داده، و ابزاری که برای این منصب لازم است را نیز به ایشان داده است.

23

 حاج سید احمد آقا خمینی رحمت الله علیه:

 من به عنوان فرزند امام اعلام می کنم رهبرا، من مرید شما هستم.

24

 آیت الله صدوقی رحمت الله علیه:

 حجه الإسلام راشد یزدی میگوید: در زمان انقلاب بین حزب جمهوری اسلامی و امام جمعه بندر عباس اختلافی در گرفت، بنده از طرف آیت الله صدوقی مأموریت یافتم گزارشی از اختلاف برای ایشان بیاورم و سپس مأمور شدم آنرا به تهران ببرم و تحویل آیت الله خامنه ای بدهم. ایشان پاکتی به من دادند، پشت پاکت نوشته بود: "تقدیم به محضر مبارک آیت الله العظمی خامنه ای"; پسر آقای صدوقی اعتراض کردند که آیا ایشان به مقام آیت اللهی رسیده اند؟! آقای صدوقی از بالای عینک به پسرش نگاه کرد و فرمود: "بله که آیت الله هستند."

25

 آقای هاشمی رفسنجانی:

 من برای اداره کشور هیچکس را صالح تر از آیت الله خامنه ای نمی دانم و کسی هم بهتر از ایشان توان اداره کشور را ندارد. ایشان بدیل ندارد و بهترین فرد برای مسند ولایت فقیه است. دوست ودشمن به این موضوع معترفند. من در زیر سقف انقلاب، کسی را با صلاحیت تر از آیت الله خامنه ای برای رهبری نمیبینم. ایشان هم مدیر است هم مدبر.

البته این حرف موضع سال های گذشته ی ایشان است.

26

 آیت الله العظمی مکارم شیرازی:

 الحمدلله رهبر حکومت اسلامی، رهبری است بسیار آگاه و جنبه مذهبی و روحانی او بر جنبه سیاسی او غلبه دارد.

27

 آیت الله العظمی جوادی آملی:

 _ " کی از آقای خامنه ای بالاتر؟! او نه تنها مورد احترام حوزه است، در نمازهای شب هم ایشان را دعا میکنیم. سکان کشتی مملکت به لطف الهی به دست اوست، باید برای او دعا کرد.

28

 _ اجتهاد و عدالت حضرت آیت الله جناب آقای حاج سید علی خامنه ای دامت برکاته مورد تأیید می باشد، لازم است امت اسلامی در تقویت رهبری معظم له در بذل نفس نفیس، در هیچگونه نثار و ایثار دریغ نفرمایند.

29

 شهید مظلوم آیت الله بهشتی رحمت الله علیه:

 چهره ای مانند شخصیت آیت الله خامنه ای را خداوند ذخیره کرده برای رهبری این انقلاب.

30

 شهید مطهری رحمت الله علیه:

 سید علی خامنه ای از نمونه های ارزنده ای است که برای آینده مایه امیدواری است. من از اخلاص آقای خامنه ای تعجب میکنم. ایشان هیچ بدنبال خود نمایی نیست که بخواهد خودش را مطرح کند و خودش را نشان بدهد، من در جریان کمیته استقبال از امام بیشتر به تقوای ایشان پی بردم.

31

 آیت الله طالقانی رحمت الله علیه:

 آقای خامنه ای امید آینده اسلام است. آیت الله العظمی میلانی در سنین جوانی ایشان را مجتهد خطاب می کنند.

32

سید حسن نصرالله:

 باتوجه به شناختی که از آیت الله العظمی خامنه ای دارم و پس از مطالعه و بررسی بسیاری از مدارک و شواهد می توان گفت: ما در خدمت امام بزرگواری قرار داریم که در رهبری، تقوا، پرهیزکاری، واجتهاد بی نظیر است، ما در خدمت امامی هستیم که دارای دیدگاهی جامع، عمیق و مستحکم و استوار بر اصول و مبادیی از قبیل: اصول و مبانی فکری، شناخت نیازها و مشکلات، شناخت امکانات موجود، آشنایی با راهبردهای متناسب با آن اصول ومبادی، می باشد.

 _ ما خود را در برابر شخصیت بزرگ واستثنایی ملاحظه می کنیم و می بینیم که بسیاری در این امت هستند که از این شخصیت والا آگاهی و شناختی جز اندک ندارند و به همین دلیل است که به جرأت می توانیم بگوییم که ایشان در میان امت اسلام و حتی در ایران چقدر مظلوم هستند.

33 ... بازم هست حوصله ندارم بنویسم دیگه , هر کدوم اش رو سرچ کنید منابع متعددی پیدا میکنید.

بماند که اگر برگردم بگم آقا معصوم است شما برای انکارش به درد سر خواهید افتاد زیرا خداوند فرموده حضرت آدم عصیان کرد و می دانیم معصوم بود , حضرت موسی قبطی را کشت و معصوم بود و ... در حالی که اگر کسی خصوصا دشمنان ما, از رهبر گناهی خلاف اسلام, سراغ داشتند تا امروز بوق و کرنا کرده بودند!

پیشنهاداتی به آقا

1) اگر اون ها presstv  رو قطع می کنن ما هم HotBird شون رو بزنیم ! فرمودید در برابر تهدید تهدید می کنیم , خب در برابر حمله چی ؟ این همه اومدن دانشمند های هسته ای ما رو زدن , ما واستیم نگاه کنیم ؟! الان راحت مردم به فارسی وان و بی بی بی فارسی و کلمه و ... دسترسی دارن , همه قبول دارن که فارسی وان رو باید جلوش رو گرفت ولو با پارازیت! من نمی گم دانشمند ها شون رو ترور کنیم, اون افرادی شون که برای موساد و ... کار می کنن و نقشه می ریزن تا اینجا ترور انجام بدن رو ترور کنیم.

2) تعدادی معاند اسلام و نظام رو که دوست دارن برن خارج کشور , دولت اموالشون رو بخره و بفرسته برن و به همین اندازه از خارج افرادی رو که تعهد میدن به پایبندی به شیعه و نظام وارد کشور کنیم و تابعیت ایرانی بدیم. بالاخره بدن انسان هم که به مانند جامعه توحیدی هست ورودی و خروجی هایی داره !

3) اصل هفدهم قانون اساسی رو تغییر بدیم و تاریخ رسمی کشور رو هجری قمری کنیم دلایل اش هم در کتاب های علامه طهرانی هست.

4) آقا, شما با قشر ورزشکار و بدنه ی مردم و بازیگر و ... همه دیدار سالانه دارید غیر از طلبه ها و خصوصا اون هایی که از دانشگاه وارد حوزه شدن , هیچ جایگاهی در بیانات شما نداشته و ندارن ! اگر دنبال تحول در حوزه هستیم باید به طور رسمی در میان همه اقشار مردم روی طلاب ارزش گذاری بشود.

5) به دستور العمل جمع آوری زکات و وجوهات که امیرالمومنین در نهج البلاغه فرمودند باید عمل بشه و اگر به دنبال حکومت عدل اسلامی هستیم نباید بگذاریم حرف حضرت امیر علیه السلام زمین بماند. مثلا به عنوان پیشنهاد همون طوری که میان کنتور های آب و برق و ... می خونن , یک نفر بیاد ماه به ماه در بزنه , چند تا گاو صندوق هم داشته باشه یکی برای خمس یکی زکات مثلا یکی صدقه مثلا ولی خودش نباید کلید داشته باشد , بیاره تحویل بده به اندازه زحمتی که کشیده حقوق بگیره.

6) این تحقق سازمان امر به معروف و نهی از منکر که مورد تاکید امام بود, چی شد؟ چرا هیچ کس دنبال نمی کنه؟ طوری با این مسئله برخورد شده که انگار نه تنها اهمیتی زیادی نداره بلکه ظاهرا هیچ اهمیتی نداره ! باید از سفیران حوزه نیرو بگیرن , از سازمان تبلیغات , از ائمه جمعه , از موسسه امیر بیان ,  نماینده هایی از صدا و سیما و و و ... اولین و مهم ترین کارشون هم باید امر به معروف کردن خودشون باشه! ما نیاز به یک سازمان مستقل بسیار قوی هم از نظر کمیت و هم از نظر کیفیت داریم تا تحقق سخنان مقام معظم رهبری رو در جامعه پیگیری کنه , سخنان رو در جای لازم شرح بده , تکرار کنه , امر کنه!

7) حکومت اسلامی می خوایم یا جمهوری اسلامی ؟ میزان حکم خداست یا رای ملت ؟! و ان تطع اکثر من فی الارض یضلوک عن سبیل الله هست یا این که هر کسی با هر انگیزه ای بیاد مسئول بشه به نظام کمک می کنه ؟! و هیچ گاه انتخاب مردم از صراط مستقیم خارج نمیشه ؟! اگر اولی درسته, انتخابات یعنی گمراهی مثل سقیه و جنگ احد و تحمیل بنی صدر به امام و ... اگر دومی درسته یعنی انتخابات کشکه ! چه جوریه من نمی فهمم؟!

8) همونطور که در صدا و سیما شبکه ای برای قرآن راه اندازی شده , شبکه ای هم برای دعا راه اندازه بشه به اسم مفاتیح یا المراقبات یا هرچی , یک شبکه ی تلویزیونی هم راه اندازی بشه مخصوص پخش مستقیم , خصوصا جلسات علنی مجلس و جلسات علنی دادگاه های قوه ی قضائیه , این خیلی کمک می کنه به جمهوریت نظام و انتخاب کاندیداهای شایسته تر. هرچند بعضی آقایان نماینده و قضات به مذاقشون خوش نیاد!

9) گفتمانی مطرح بشه راجع به آزادی ! همون طور که در مورد عدالت جلسه ای به نام اندیشه های راهبردی تشکیل شد. آزادی یعنی چی ؟! آزادی های اجتماعی و قانونی و ... ؟ یعنی مردم آزادن هر شغلی خواستن انتخاب کنن ؟  یعنی مخالفت با غلام و کنیز و این ها؟ اگر اینه که من افتخار می کنم غلام آقام باشم! خب ؟ فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره و من یعمل مثقال ذره شرا یره ! ولا یمکن الفرار من حکومتک ! آیا آزادی یعنی فردا روز قیامت هیچ حسابی نداره که شما چه رشته ی تحصیلی درس خوندی ؟ چه شغلی انتخاب کردی ؟ و ... ؟ , بنابراین شاید تو قانون اساسی حرف از آزادی ای در محدوده ی قانون و فقه زده بشه ولی در محدوده ی حساب و کتاب الهی کوچکترین افکار و نیات هم مورد سوال و حساب قرار می گیرند. پس "مردم در فلان مسئله آزادند" فقط و فقط به این معناست که اختیار دارند و جبر نیست ولی ابدا به معنای این نیست که هرکس اعتقادات خودش رو داشته باشه و هر چی دلم بخواد و ... در اسلام چنین آزادی ای نداریم.

10) آقا شما چرا اسم کسی یا گروهی رو نمی برید ؟! امام اسم می بردن , وقتی دیدند مجله ای منحرف رو فرمودند من آیندگان نمی خوانم ! ولی من ندیدم که شما هیچگاه اسمی از مثلا حلقه کیان برده باشید.

11) در انتخابات شوراها امسال گفتید چند نفر رو می شناختم رای دادم بقیه رو هم اعتماد کردم به یکی از این لیست ها! به نظرم ترویج این اعتماد کردن ها بیشتر به ضرر کشور باشه تا به نفع! با عرض معذرت ! مردم رو باید تشویق کرد به سمت تحلیل کردن به سمت تفکر , نه تقلید !

12) راه اندازی تبلیغات رسمی دولت , به این صورت که به تولیدی ها , فروش محصولاتشون رو تضمین بده مثلا بیاد به مردم بگه آقا محصول فلان رو ما کارشناسی بررسی کردم هم کیفیت اش از خارجی هاش بهتره هم قیمتش مناسبه , به شرط ثبات کیفیت و قیمت ما این محصول رو تا شش ماه دیگر تایید می کنیم , مثلا کسی که می خواد جهیزیه تهیه کنه اگر لیستی به این صورت از تولیدات با کیفیت داخلی دستش باشه , کمک بزرگی به اقتصاد کشورمون کردیم.

13) این جریان العلم سلطان که تو دانشگاه راه افتاده با این روایت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله که فرمودند انّما العلم ثلاثه : آیهٌ محکمه أو فریضهٌ عادلهٌ او سنّهٌ قائمه و ما خلاهنّ فهو فضل , من نفهمیدم چه جوری جمع میشه؟


یک عزیزی گفت که نباید از آقا انتقاد یا سوال کرد , چون اگر بابش باز بشه نمیشه جلوش رو گرفت , یا به این دلیل که شاید بنده با نیت نقد سازنده این موارد رو مطرح کرده باشم ولی نامحرم ها از همین نقد ها برای تخریب آقا استفاده خواهند کرد.

در جواب این بزرگوار عرض کنم که اگر این استدلال شما درست باشه دیگه از هیچ مسئولی در جمهوری اسلامی نباید سوالی پرسید چون بالاخره یه جوری به اسم اسلام شاید تموم شه ! ثانیا در مورد خود شخص آقا, اعتقاد من این هست که سوال کردن و انتقاد کردن از کارهای ایشون نه تنها منجر به تخریب نخواهد شد بلکه بعد از روشن شدن جواب , عزت و حکمت ایشان را بیش از پیش متوجه خواهیم شد چرا که فرمود: ان العزه لله و لرسوله و للمومنین.

انتخابات آری یا نه ؟

بسم الله الرحمن الرحیم

در پست "ما با ولایی نبودن دموکراسی را بر ولی فقیه تحمیل کرده ایم" حدود 5 6 اشکال به رویکرد انتخابات بیان شد و آقای وحید جلیلی در جشن دفاع از جمهوریت نظام صحبت هایی کردند که جواب اون رو در نقد دفاعیات وحید جلیلی از جمهوریت آوردم و به سایت ایشان فرستادم ولی جوابی نیامد.

خب ببینیم نظر قرآن کریم راجع به معیار قرار دادن نظر مردم چیست؟

آیه مبارکه 116 از سوره «انعام» که مى‏ فرماید:«وَ اِن تُطِعْ اَکْثَرَ مَنْ فِى اْلاَرْضِ یضِلّوکَ عَنْ سَبیلِ اللّهِ اِنْ یتَّبِعونَ الاَّ الظَّنَّ وَ اِنْ هُم الاّ یخْرُصونَ» [و اگر از اکثریت مردم کره زمین اطاعت کنى، تو را از راه خدا گمراه خواهند کرد، که آنان جز از «ظنّ» تبعیت نمى‏ کنند و جز «گمانه زنی» نمى ‏ورزند]. 

و یا در آیه مبارکه 78 از سوره «زخرف» مى‏ فرماید: «لَقَدْ جِئْناکُم بِالْحقّ ولکِنَّ اَکْثَرَکُمْ لِلْحقّ کارِهونَ» [ما حقّ را براى شما آوردیم، امّا اکثریت شما مردم از حقّ کراهت داشتید]. «کراهت از حقّ» در اینجا صفتى است که قرآن براى اکثریت ذکر مى ‏کند.

و یا در آیه مبارکه 106 از سوره «یوسف» مى‏ فرماید: وَ ما یؤْمِنُ اَکْثَرُهم بَاللّهِ اِلاّ وَ هُم مُشْرِکونَ» [و اکثریت مردم به‏ خدا ایمان نمى‏ آورند مگر آنکه مشرک هستند]. این آیه مبارکه ناطق بدین معناست که ایمان اکثریت مردم درآمیخته با شرک است.

و در آیات دیگر اجمالاً اکثریت خلق را به صفاتى از این قبیل متّصف مى ‏دارد: «اَکْثَرَ النّاسِ لا یشْکُرونَ» (243 بقره)؛ «اَکْثَرَ النّاسِ لا یعلَمونَ» (187 اعراف)؛ «اَکْثَرَ النّاسِ لا یؤمِنونَ» (17 هود)؛ (اَکْثَرکُمْ فاسِقونَ) (59 مائده) ؛ «اَکْثَرُهُم لا یعْقِلونَ» (103 مائده) ؛ «اَکْثَرَهُم یجْهَلُونَ» (111 انعام) ؛ «وَ ما یتَّبعُ اَکثَرُهُم اِلاّ ظَنّاً» (36 یونس) ؛ «اَکثَرُهُمُ الْکافِرونَ» (83 نحل)... و بالاخره مجموعه آیات قرآن درباره «اکثریت» حکایت از این دارد که تمایلات اکثریت نه تنها با حقّ سازش ندارد، بلکه غالباً متناقض آن است.

در جلد هفتم ترجمه تفسیر «المیزان» صفحات 172 و 173 آمده است: «و اینکه گفتیم روش اسلام به پیروى از حقّ است، نه سازش با تمایلات مردم، از روشن‏ترین مطالبى است که از قرآن مجید بدست مى‏ آید.
مى ‏فرماید: «هُوَ الَّذى اَرْسَلَ رَسولَهُ بِالهُدى‏ و دینِ الْحقِّ» (توبه 33) و مى‏ فرماید: «وَاللّهُ یقْضى بِالحقّ» (مؤمن 20) و در توصیف مؤمنین چنین مى‏ فرماید: «وَتَواصَوا بِالْحَقِّ»(عصر3) و مى‏ فرماید: «لَقَد جِئناکُم بِالْحقّ وَلکنَّ اَکْثَرَکُم لِلْحقّ کارِهونَ» (زخرف 78). در این آیه اعتراف کرده است که «حقّ» سازشى با تمایلات اکثریت و هوى‏ و هوسهاى ایشان ندارد و سپس لزوم موافقت با اکثریت و هواهاى ایشان را به‏ نام اینکه موجب فساد است رد نموده مى ‏فرماید: «بَل جائَهمْ بِالْحقِّ وَ اَکثَرُهُمْ لِلْحقِّ کارِهون. وَلَوِ اتَّبَعَ الْحقُّ اًهْوائَهُم لَفَسَدَت السّمواتِ والْاَرضُ و مَنْ فیهنَّ بَلْ آتَیناهُم بِذِکْرِهِمْ فَهُم عَنْ ذِکْرِهِمْ مُعرِضونَ» (70 و 71 مؤمنون). [ بلکه در (کمال عقل) دین حقّ را بر آنها آورده ولیکن اکثر آنها از حقّ متنفرند و اگر حقّ تابع هواى نفس آنان شود، همانا آسمان و زمین و هرچه در آنهاست فاسد خواهد شد. بلکه ما براى تذکّر آنها قرآن را فرو فرستادیم و آنان بناحقّ از او اعراض کردند].و ما مى‏ بینیم که جریان حوادث و روزافزون شدن حجم فساد، مفادّ این آیه را تصدیق مى‏ کند».

این که امام راحل رضوان الله تعالی علیه فرمودند میزان رای ملت است یعنی با فرض پذیرش انتخابات , میزان در آن رای ملت است , قطعا بیان ایشان مطلق نیست.

انتخابات بر پایه دموکراسی بنا شده است , در کتاب پرسش ها و پاسخ هایی درباره اسلام و دموکراسی , دموکراسی را حکومت مردم بر مردم تعریف کرده اند که عملا چیزی جز حکومت اکثریت ( نصف +1 ) بر اقلیت ( نصف -1 ) نیست.

در مقدمه همان کتاب , حجت السلام و المسلمین خسروپناه گفته اند: اگر دموکراسی به این معنا تلقی شد که خواست و رضایت اکثریت مردم منشا قوانین شود , با اسلام منافات دارد , اما دموکراسی به معنای برابری فرصت ها برای افراد جامعه به منظور برخورداری از آزادی و ارزش های اجتماعی, با اسلام سازگار است.

دموکراسی لزوما به معنای برخورداری از ارزش های اجتماعی برابر نیست اصلا! از نظر مادی  دموکراسی به معنای برابری در رفاه مادی نیست , همچنین "ان اکرمکم عند الله اتقاکم" ما ارزشی غیر از تقوا نداریم و پر واضح است که همه پرسی لزوما تقوای مردم رو زیاد نمی کنه! حتی از طرفی آیا در کشور ما انتخابات منشا قوانین نیست ؟ یعنی تمام لایحه های دولت و نمایندگان مجلس , نمایندگان شورای شهر که همه توسط انتخابات بر سر کار اومدن هیچ کدوم به هیچ وجه منشا قوانین داخلی یا کشوری نیستند ؟!

در ادامه کتاب آمده :

در دموکراسی کلاسیک, رای اکثریت مردم را معیار حق از باطل می دانند زیرا هر انسانی در هر شرایطی منفعت خود را می طلبد پس ممکن نیست که جمعی از انسان ها در کنار هم به چیزی جز سود خود و اجتماع خود بیندیشند پس اگر جامعه ای چنین شد همواره رو به جلو خواهد رفت و خطاهایش بسیار اندک خواهد بود.

اشکال : هر چند هر انسانی منفعت شخصی خود را بجوید ولی اولا انسان های وارسته از نفع های مادی خود می گذرند , ثانیا منفعت طلبی جمعی منافات با این ندارد که جمع در تشخیص مصداق اشتباه کنند و یا عده ای سود جو بتوانند منفعت مردم را بهانه کرده و با وعده ها و ... سر مردم کلاه بگذارند.

چند اشکال دیگر آمده :

اگر تنها به بزرگسالان حاضر حق رای دهیم , حقوق خردسالان یا غائبان را نادیده گرفته ایم زیرا مگر بزرگسالان حاضر بر خردسالان یا غائبان وکالت دارند ؟ یا ولایت دارند ؟ بلکه هیچ کدام.

اشکال ساتوری : دموکراسی به معنای دقیق کلمه وجود ندارد زیرا در هیچ جای جهان قدرت روزانه و مستقیما در دست مردم نیست زیرا در فاصله زمانی بین دو انتخابات , مردم حق حاکمیت خود را در اختیار نمایندگان گذاشته اند و خود تصمیم گیر نیستند.

اشکال کوهن : تعریف دموکراسی پارادوکس مفهومی دارد زیرا نه حکومتی بدون فرماندار وجود دارد و نه حاکمی بدون رعیت. در دموکراسی مردمی که قدرت را اعمال می کنند همیشه همان مردمی نیستند که قدرت بر آنها اعمال می شود.

بریم ببینیم بیانات مقام معظم رهبری امام خامنه ای دام ظله العالی در مورد انتخابات چیست؟

قبلش یه تذکر بدم : سوء ظن به ولی فقیه گناه کبیره است , منبع این تذکر خودم ام !

آقا می فرمان: انتخابات همیشه مهم است. همه باید تلاش کنند که ان‌شاءاللّه این انتخابات، پرشور و با حضور عمومی مردم انجام بگیرد. این موجب میشود که کشور، هم مصونیت پیدا کند، هم اقتدار پیدا کند، هم امنیت پیدا کند. حضور مردم، تهدید دشمنان را از بین میبرد.

اجتماع مردم حول این نظام، مایه‌ی عزت و برکت کشور و برکت نظام و برکت خود آن مردم است. مردم کمک میکنند به این که نظام عزت پیدا کند؛ خود این، عزت مردم است؛ خود این، مصونیت و امنیت مردم است؛ خود این، امکانی است برای حل همه‌ی مشکلات مردم؛ این را باید دانست؛ این یک فرمول کلی است. بنابراین انتخابات که مظهر حضور مردم است، باید پرشور برگزار شود.

حضور مردم است که به نظام اسلامى و به کشور عزیز ما مصونیت میبخشد. حضور مردم است که عوامل قدرت و قوّت را در درون ما تقویت میکند: علم ما پیشرفت میکند، بصیرت ما پیشرفت میکند، سازوکارهاى مدیریت ما پیشرفت میکند - همچنان که در طول این سالها پیشرفت کرده است - این به خاطر حضور مردم است، به خاطر انگیزه‌هاى مردم است؛ میخواهند این انگیزه‌ها نباشد، لذا دشمنان سعى میکنند انتخابات را بى‌رونق کنند.

سخنان امام خامنه ای در سال 92:

در نظام اسلامی یعنی مردم سالاری دینی ، مردم انتخاب می کنند تصمیم می گیرند مردم سرنوشت اداره ی کشور را به وسیله ی منتخبان خودشون در اختیار دارند اما این خواست این انتخاب این اراده در سایه ی هدایت الهی هرگز به بیرون جاده صلاح و فلاح راه نمی برد از صراط مستقیم خارج نمی شود و این هدیه ی انقلاب اسلامی است به ملت ایران.

انقلاب راه خود را مسیر مستقیم خود را به قدرت روز افزون تا امروز ادامه داده است و همه ی کسانی که با انگیزه های مختلف در درون این نظام قرار گرفته اند خواسته یا نا خواسته به توانایی های این نظام کمک کرده اند به این حقیقت بایستی با دقت نگاه کرد این ظرفیت عظیم ناشی از همین جمهوریت و اسلامیت است از همین مردم سالاری دینی و اسلامی است این است که این ظرفیت عظیم را به وجود آورده است و راز ماندگاری و مصونیت و آسیب ناپذیری جمهوری اسلامی هم این است و این را جمهوری اسلامی در ذات خود دارد و ان شاء الله همواره آن را حفظ خواهد کرد.


جمع بندی :

خب ما برای حکومت اسلامی نیاز به تعیین حاکم از جانب خداوند و همچنین بیعت مردم داریم یعنی هر دو طرف باید باشد, هم تایید خداوند متعال باشد و هم همراهی و بیعت مردم , هر کدوم نباشه کار لنگ می زنه.
منتها قبلا هم گفتم , رای دادن در انتخابات با بیعت اسلامی خیلی فرق داره , در بیعت دینی مردم تصمیم گیرنده برای شیوه ی کار مسئولین نیستن و آزادی مردم برای انتخاب کاندیداها با سلایق مختلف یعنی همین , همچنین اونجا هر موقع مسئول یا والی یا حاکم خلاف قانون یا شرع انجام داد می تونن بلافاصله بیعت شون رو پس بگیرن ولی در انتخابات این طور نیست و تفاوت های دیگه ای که اینجا آمده.

تاکید امام خامنه ای برای حضور مردم در انتخابات برای تقویت امنیت خارجی هست برای جلوگیری از لگدپراکنی منافقین داخلی هست برای به صحنه آوردن مردم جهت ایجاد اتحاد و وحدت مسلمین هست , برای انگیزه دادن به مردم و به فکر وادار کردن اونها هست و ... , خب سوال مهم این هست که اگر ما مردم خودمون با روشن گری , راهپیمایی , امر به معروف و ... این اهداف رو بر آورده می کردیم آیا باز هم نیازی به دموکراسی بود ؟!!

نتیجه نهایی : ما مردم با کم کاری , کاهلی و ولایی نبودن مون, دموکراسی رو به ولی فقیه تحمیل کرده ایم!
البته این که آقا گفتن هر کسی با هر انگیزه ای بیاد به نظام کمک می کنه رو من نفهمیدم!

کامنت ها و پاسخ هاشون در ادامه مطلب

سواد بدون وحی ضررش بیشتر است

ین بیانات مقام معظم رهبری در 29 آذر 91 هست:

بزرگداشت کسانى از قبیل قطب‌الدّین شیرازى کار بسیار مفیدى است. من در ذهنم بود که پزشکها زرنگى کردند و قطب شیرازى را برده‌اند به عالم پزشکى؛ چون ایشان در درجه‌ى اوّل فیلسوف است، شاگرد خواجه نصیر و شارح شرح حکمت‌الاشراق و اینها است؛ و البتّه طبیب هم هست، طبیب برجسته‌اى است؛ [و هم‌] منجّم است، ایشان در ساخت رصدخانه‌ى معروف مراغه سهیم بوده؛ یعنى یک انسان بزرگى است. ما توجّه بکنیم که دانشمندان بزرگ ما در دورانهاى مختلف اسلامى، در رشته‌هاى مختلف تبحّر داشته‌اند؛ صِرف این نبود که یک لقمه از اینجا، یک لقمه از آنجا، یک لقمه از آنجا؛ نه، ایشان در عالم پزشکى یک آدم برجسته است؛ همان طور که اشاره کردید، مهمترین شرح قانون بوعلى را او نوشته؛ در زمینه‌ى فلسفه، یک فیلسوف است به معناى حقیقى کلمه؛ در زمینه‌ى نجوم و هیئت، یک انسان وارد و متخصّص است؛ ادیب است، شاعر است: شعر عربى، شعر فارسى؛ و شاید علوم دیگرى. یعنى این نکته مورد توجّه باشد که تخصّص‌گرایى به معناى محدود کردن ذهن و فکر انسان، یک نکته‌ى برجسته‌اى نیست که همین‌طور تخصّص ها پشت سر هم همدیگر را میشکافند، یک تخصّص کوچکترى، دائره‌ى محدودترى به‌وجود مى‌آید؛ به یک معنا به‌خاطر رسیدگى به وضع زندگى (مادی و دنیوی) انسان در آن تخصّص خاصْ چیز خوبى است، امّا به یک معنا محدود کردن انسان است چون ظرفیّت ذهن انسان خیلى وسیع است و میتواند در همه‌ى این امور صاحب‌نظر باشد. اینجور نباشد که کسى که پزشک است، مثلاً در زمینه‌ى علوم دینى یا در زمینه‌ى فلسفه، یک آدم عامى‌اى محسوب بشود؛ نه، چقدر خوب است که یک پزشک، در زمینه‌ى علوم دیگر در زمینه‌ى علوم عقلى، در زمینه‌ى علوم دقیقه، مسائل گوناگون طبیعى حدّاقل صاحبِ اطّلاع باشد و این کار را ما بتوانیم در کشورمان پیش ببریم. البتّه به معناى تعطیل کردن تخصّصها به‌هیچ‌وجه نیست، بلکه به معناى بهره‌مند کردن ذهن متخصّصین از محیط هاى فراتر از حدّ تخصّص آنها است.

امام هفتم علیه السلام فرمود: چون رسول خدا (ص) وارد مسجد شد دید جماعتى گرد مردى را گرفته‏اند فرمود: چه خبر است گفتند علامه‏ ایست. فرمود: علامه یعنى چه؟ گفتند: داناترین مردم است بدودمان عرب و حوادث ایشان و به روزگار جاهلیت و أشعار عربى. پیغمبر فرمود: اینها علمى است که جاهل به آن را ضرری ندهد و عالمش را سودى نبخشد، سپس فرمود: همانا علم سه چیز است: آیه محکم (اصول عقاید) ، فریضه‏ عادله‏ (علم اخلاق) ،سنت قائمه (احکام شریعت)، و غیر از اینها فضل است.

عارف خبیر و دانشمند بصیر مرحوم فیض کاشانى چنین فرماید پیغمبر (ص) با جمله‏ لا یضر من جهله به مردم فهمانید که معلومات این شخص که علامه‏ اش میخوانید در حقیقت علم نیست بلکه علم حقیقى آنست که دانستنش براى معاد و قیامت مفید باشد و ندانستنش در آن روز زیان دهد نه آنچه را که عوام مردم بپسندند و وسیله جمع مال شود.

شیخ طوسى از قول قتاده میفرماید: امام صادق علیه السلام میفرماید: همه علم مردم را چهار قسم دیدم: اول اینکه خدایت را بشناسى دوم- بدانى چه مصالحى در ساختن تو بکار برده. سوم بدانى از تو چه خواسته. چهارم آنچه ترا ز دینت خارج کند بشناسى، (ادامه قول شیخ طوسی:) و خلاصه علم مفید از نظر قرآن و پیغمبر و امام صادق در اطراف همین مطالب دور میزند و علوم دیگر در آنها زیادیست.

حضرت آیت الله بهجت - رضوان الله تعالی علیه - در کتاب در محضر می فرمایند:

تدریس و تعلیم و تعلم انسان ها , مخصوص انبیا علیهم السلام است و علم و سواد بشر بدون وحی و تعلیم انبیا علیهم السلام ضررش بیشتر از نفع آن است. با سواد می شوند که با آپولو کجا بروند؟ آنجا چه کار کنند ؟ به چه انگیزه می روند؟ که در برابر دشمن موضع بگیرند و او را بهتر هدف قرار دهند !

خیلی جالبه که رفته بودم جایی بهشون گفتم شما شیعه هستی ! قرآن روایت اینها.

برگشت گفت قرآن هم خوب هست ولی من می خوام شهید شهریاری بشم ! برای بالا بردن عزت ایران ( نه اسلام لزوما ) و شهید احمدی روشن شدن و اینها , چندان نیازی به روایت نیست !!!

خدا عاقبت همه ما رو به خیر کنه و نیت های ما را اصلاح تا جزء این ها نباشیم:
الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا. ان شاء الله

این قداست مردم از کجا اومده؟

امام خمینی ( رضوان الله تعالی علیه ) :

من با جرات مدعى هـسـتـم کـه مـلت ایـران و تـوده مـیـلیـونـى آن در عـصـر حـاضـر بهتر از ملت حجاز در عهد رسـول الله صـلى الله عـلیـه و آله و کوفه و عراق در عهد امیرالمومنین و حسین بن عـلى صـلوات الله و سـلامـه عـلیـهـمـا مـى بـاشـنـد.

امام خامنه ای ( دام ظله ) :

من در اینجا، در جوار مرقد مطهر امام، در جوار ارواح طیبه‌ى شهدائى که در این گلزار معنوى - بهشت زهرا - به خاک سپرده شده‌اند، شهادت میدهم که ملت ما این راه را خوب حرکت کرده است، راه امام را حفظ کرده است. من به چشم مى‌بینم و میتوانم گواهى بدهم که جوانان انقلابى امروز ما، از جوانان انقلابى آغاز انقلاب، اگر از لحاظ ایمان و تقوا و استحکام عقیده بهتر نباشند، عقب‌تر نیستند. من از صمیم قلب و از بن دندان گواهى میدهم و  اعتقاد دارم که بهترین نقش را مردم ایفاء کرده‌اند؛ ارزشها را نگه داشته‌اند، حفظ کرده‌اند و پاى آن ایستاده‌اند؛ مردم بودند که نقشه‌هاى دشمنان ما را خنثى کردند.

یک سوال جدی اینجا مطرح میشه که آیا با این بیان ها , مردم مقدس شمرده میشن ؟!
برای مردم ...
این هدیه ما به مردم ...
این مدال رو تقدیم می کنم به مردم کشورم ...

خب این همه اکثرهم لایعقلون اکثرهم لایشکرون اکثرهم ... که تو قرآن هست, این ها چی میشه ؟

رحیم پور ازغدی :
این که بعضی ها تصور می کنن دهه اول همه ارزشی بودن و حالا غیر ارزشی شدن و این ها, این اشتباهه. اینجوری نبوده دهه ی اول, نمی دونم کی تو ذهن شماها کرده که دهه ی شصت همه شب ها مشغول نماز شب بودن و روز ها هم جهاد و عبادت و تولید علم و  کار و این ها ! این حرف ها نبوده آقا !! اکثریت, الکی خوش بودن و الان هم هستن و خواهند بود, اکثریت همیشه همین جوری وایستادن دارن زندگی خودشون رو می کنن یه وقت میرن ایور یه وخ میرن او ور , من یه جایی عرض کردم ملت شریف ایران انقلاب نکرد , یک عده ای از ملت شریف ایران انقلاب کردند , ملت شریف ایران 8 سال تو جنگ مقاومت نکرد بلکه یه بعضی از ملت شریف بودن , اون بقیه نگاه کردند وقتی تموم شد اومدن تبریک گفتن.
اصلا ملت های شریف اخلاقشون همین جوریه , همیشه همین جوریه ! اون لحظه ای که باید از جانش و مالش و آبروش و این ها بگذره , اکثریت حاضر نیستند یک اقلیت فداکار هستند بچه هاشون رو می فرستند جلو , بقیه نگاه می کنن, بعد که و رایت الناس یدخلون فی دین الله افواجا بعد همه میان میگن بله ما هم بودیم , دلمون با شما بود ! تقبل الله !!!
اگر رفتید جلو و از هر 10 تا 7 تا برنگشتن میگن نگفتیم نرید ؟! نگفتیم خطرناکه خر شدید رفتید؟ حالا بخور.
بعد میری پیروز میشی این جا دیگه میگن یا لیتنا کنا معکم و نفوز فوزا عظیما !
کجا الان همه فاسد شدن ؟ اون زمان هم اکثرا فاسد بودن , از پدر ها و بزرگتر هاتون بپرسید,الان بهتر شده وضع , حتی با این که این همه دروازه های فساد باز شده وضع بهتره این همه جوان ها مومن و متدین داریم.
ملتی که الان هست از اون ملتی که انقلاب کرد به مراتب هم شعورش هم شرفش بیشتره.

خلاصه این که این همه میگن مردم مردم , ملت ملت و ... و این که حضرت آقا می فرمان "من از ناراحتی مردم ناراحت شدم و ..." منظور اقلیتی از مردم هستند نه همه مردم ایران !
البته این حرف خیلی با "جذب حداکثری" مطابقت نمی کنه , پس بهتره پخش نشه.

ولایت فقیه و مرجع اعلم

شهید آیه الله دستغیب :
هرکس بگوید من امام زمان "عجل الله تعالی فرجه الشریف " را قبول دارم 
ولی ولایت فقیه را قبول ندارم ،
دروغ می گوید .
بدانید امام زمان "عجل الله تعالی فرجه الشریف " را هم قبول ندارد .
اگر امام زمان "عجل الله تعالی فرجه الشریف " هم بیاید او را هم اطاعت نخواهد کرد.

آهای کسی که دعای عهد می خونی , تویی که به آقا امام زمان دل بستی , تویی که دنبال رضایت آقا هستی, بشنو :قبل از این که بتونی یار امام زمان بشی باید پیرو و یار و یاور رهبرمون باشی !

و در مورد مرجعیت: بنا بر نظر حضرت امام راحل(قدّس‏ سرّه) مرجع تقلید باید علاوه بر علم به احکام عبادات و معاملات، نسبت به همه امور سیاسى، اقتصادى، نظامى، اجتماعى و رهبرى، عالم و آگاه باشد.

بر اساس این نظر خودتون قضاوت کنید دیگه کی اعلمه !!

اصلاح حوزه های علمیه

برای تهیه این دو مقاله خیلی زحمت کشیدم:

1) طرح تحول حوزه در بیان امام خامنه ای

2) طرح تحول پیشنهادی خودم

اصلاح مردم و کسبه و کارمندان رو به اصلاح دانشگاه دیدم و اصلاح دانشگاه رو به اصلاح حوزه !

برای اصلاح جامعه و تقویت حوزه نیاز به اسلام شناس داریم و از کل اسلام, بسنده کردن به فقه اصغر سکولار , اعظم مشکلات حوزه است.

حوزه ی علمیه ما هو ؟ ماهیت حوزه چیست ؟

آیا فصل مقوم حوزه, تقواست؟ خیر , تقوا در غیر از حوزه هم هست در زیارت ها , مراقبه ها و ...
آیا اخلاص است؟ نه, در پیاده روی اربعین هم اخلاص هست.
آیا به شهادت طلبی است ؟ نه.

آنچه که حوزه ی علمیه را حوزه می کند ارائه ی مناسب علوم اهل بیت علیهم السلام است.
مشکل اصلی حوزه هم همین ارائه و کتاب های درسی آموزشی است!
خصوصا برای طلابی از بعد از دانشگاه به حوزه وارد می شوند.

خلاء ها و مشکلات موجود در مسیر اصلی حوزه:

1) دوری از قرآن و تفسیر قرآن
2) مطالعه کتب روایی تعطیل , مثلا اصول کافی , نهج الفصاحه , نهج البلاغه , میزان الحکمه , غرر الحکم و ... !
3) کلاس های اخلاق کم که به جای رابطه پدر فرزندی بیشتر شبیه منبر و سخنرانی اند.
4) عدم پرورش مبلغ و مبارز فرهنگی
5) سیر طولانی و فرسایشی درس خواندن در حوزه ( الان هم که دو سال اضافه شده مثل این که ! )
6) مطالب زائد در لا به لای دروس زیاد است مثلا اقوال گوناگون در ادبیات و پرداختن به جزئیات غیر کاربردی.
7) تجزیه و ترکیب و روخوانی ضعیف است. 
8) برای منطق , منطق مظفر کم است و بعضی قسمت هایش خوش فهم نیست اغلاطی دارد که باید اصلاح شود.
9) فلسفه دیر شروع می شود مخصوصا برای کسانی که بعد از دانشگاه وارد حوزه شدند و به طور کلی این که کدام طلبه در چه زمانی چه کتابی رو باید بخونه؟ سیستم کور باید تعیین تکلیف کنه!
10) مشکلات مالی طلبه ها که اشتغال برای بدست آوردن پول قطعا از مطالعات و مباحثات آنها کم می کند.
11) بررسی سطحی تاریخ معصومین و هیچ تحلیل عمیقی بر تاریخ تحلیلی ائمه و انبیاء صورت نمی گیرد.
12) ... ؟ شما بگین ؟

بسیاری از نواقص متون درسی حوزه را طلبه باید خودش جبران کنه در حالی که می توان بهره وری و بازدهی درس ها را اون قدر افزایش داد که این همه سنگینی بر روی دوش طلاب نیفتد! (بعضی طلاب له می شوند!)

برای درس تاریخ : کتاب سیره پیشوایان برای تاریخ ائمه چندان مناسب نیست ، این کتاب بیشتر تاریخ سیره ی خلفای هم عصر پیشوایان هست تا تاریخ پیشوایان ! این که کدام امام در چه سالی به دنیا آمد در چه سالی از دنیا رفت , نام مادرش چه بود نام همسرش چه بود , در زمان کدام خلیفه زندگی می کرد و ... این مسائل کاربرد چندانی ندارد و در عوض ما باید در حوزه یک تاریخ تحلیلی قوی بخوانیم که متن درسی آن را سراسرش از سیره ی اهل بیت و عبرت هایی کاربردی برای زندگی امروزه ما پر شده باشد. باید طوری تصویرسازی دقیق بشود که پس از مطالعه بتوانیم اتفاقات آن زمان را با حوادث کنونی تطبیق بدهیم و از عمل معصوم الگو برداری کنیم. مثلا عایشه که سر بر شانه پیامبر صلی الله علیه و آله می گذاشت و زنان برای کسب علم دین پیش او می رفتند چه انتظاراتی از علی علیه السلام داشت که حضرت خلاف آن انتظارات عمل کرد؟ و چرا؟ یا مثلا چه شد که زبیری که در روایات آمده "زبیر از ما اهل بیت بود تا زمانی که پسرش دنیا آمد" , چه روندی را طی کرد تا در جنگ جمل شرکت کرد؟ یا مثلا آیا واقعا ابوبکر با نیت خیانت , خلافت را غصب کرد یا مردم علی علیه السلام را نخواستند؟ ابوبکر در میان خطبه ی فدکیه حضرت زهرا سلام الله علیها چه گفت؟ و ...

برای درس ادبیات عرب: اولا که آقا 20 سال است که فرمودند این مغنی را عوض کنید, خاک بر سر مسئولین حوزه که هنوز تغییری ندادند! ثانیا نحو و بلاغت را باید به عنوان یک درس به نام ادبیات در تمام شش سال مداوم تدریس کرد به طوری که فنون بلاغی , ورود و حکومت بر قوانین نحوی داشته باشند. ثالثا باید قواعدی که برای متن خوانی لازم نیست (و فقط برای هنگام نوشتن عربی مفید اند) را اولویت کمتری دهند مثلا آنها را جدا کرده و در پایه ششم به عنوان درس مستقلی بیاورند.

برای منطق: باید مقداری مباحث معرفت شناسی به منطق اضافه شود و بحث صناعات خمس شرح و تفصیل بیشتری پیدا کند بحث تبلیغ و روضه خوانی نیز باید به خطابه اضافه شده و تمرین های مناسبی برای مغالطه و خطابه در نظر گرفته شود.

برای اخلاق: نامه 31 و خطبه ی متقین بسیار خوب است اما جای کتاب هایی مانند چهل حدیث امام یا آداب الصلوة امام یا قواعدی کلی برای سیر و سلوک و ریاضات شرعیه , در حوزه خالیست. هم چنین بحث اخلاق در خانواده و اجتماع, کیفیت و کمیت عزلت نشینی,میزان معاشرت و امر به معروف با اصناف مختلف و ... نیز جایی داشته باشند. البته این که آقا فرمودند ابتدای هر کلاسی حدیثی بیان شود بسیار عالی است و در دراز مدت بسیار موثر است.
آیت‌الله حسن‌زاده آملی: امید آنکه در حوزه‏هاى علمیه، صحف ادعیه و اذکار که از ائمه اطهار ما صادر شده است و بیانگر مقامات و مدارج و معارج انسان است از متون کتب درسى قرار گیرند، و در محضر کسانى که زبان فهم و اهل دعا و سیر و سلوکند و راه‏ یافته‏ اند و راه نمایند، درس خوانده شوند. مثلا به ترتیب اول «مفتاح الفلاح شیخ بهائى»، و پس از آن «عدة الداعی ابن‏ فهد»، و بعد از آن «قوت القلوب ابو طالب مکى»، و سپس «اقبال سید بن طاوس»؛ و در آخر انجیل اهل بیت و زبور آل محمد (ص) «صحیفه سجادیه»، در عداد کتب درسى درآیند که نقش خوبى در احیاى معارف اصیل اسلامى است.

برای طب: باید درسی ولو مطالعاتی و کوچک, مملو از روایات طبی اهل بیت در متون حوزه گذاشته شود.

درسی هم باید باشد در همان پایه های اول برای مباحث فلسفه های مضاف و رابطه ی علم و دین, انتظار بشر از دین , مهدویت و حیات طیبه و  ...
مقدماتی از عرفان نظری نیز لازم است بعد از نهایه.

بسیاری از مباحث حوزوی موازی هم هستند:

مثلا بسیاری از مطالبی که در کتاب عقائد الامامیه پایه 4 می خوانید دوباره در بدایه و نهایه علامه تکرار می شوند و شاید بدون گذراندن فلسفه فهم برخی مباحق عقاید مشکل باشد. پس بد نیست خصوصا برای ماها که از دانشگاه آمده ایم فلسفه در پایه 3 یا 4 شروع شود به طوری که تا پایان پایه 6 نهایه تمام شده باشد و چه بهتر که بدایه و نهایه طوری ویرایش شوند که مقداری از نتایج و آثار فلسفه ی اسلامی را در اصول و فروع دین نیز در آنها شاهد باشیم.

همچنین مثلا آقا فرمودند سال های قبل از درس خارج باید از ده سال به حدود 6 سال تقلیل پیدا کند! خب این یعنی موازی کاری ها , اضافات و مغلق گویی ها و ... , 4 سال از این 10 سال را تشکیل داده اند! که من فکر می کنم حداقل یکی دو سال از این 6 سال را مباحث تکراری یا متورم اصول فقه تشکیل داده و باید جدا تهذیب بشه و بعضی مباحث اصول در علوم دیگه کاربرد دارن که باید برن تو همون علوم دیگه بعضی مسائل اصول فقه هم هستند که هیچ کاربردی ندارند و باید به تاریخ بپیوندند.

به طوری کلی درس ها باید با متن های روان به طور منظم , آموزشی و هم افزا در اختیار طلاب علوم اهل بیت علیهم السلام قرار بگیرد.

اگر شما استعداد و علاقه به دروس دینی و حوزوی داشته باشید طلبه شدن بر شما واجب کفایی به عینیت رسیده است و شما موظف هستید , علاوه بر این که بر تمام مشکلات بالا فائق شوید , باید گام به گام خودسازی کنید و نفس خودتون رو بکوبید.

اگر ذره ای درد دین دارید, اگر دغدغه اسلام و رضایت ائمه ی معصوم رو دارید شما رو محض رضای خدا فکری بکنید!