تبیین

چیزایی رو که آقایون نمی گن خلاصه و صریح بخونید!

چیزایی رو که آقایون نمی گن خلاصه و صریح بخونید!

برای دسترسی سریع به مطالب مورد نظرتون از قسمت "طبقه بندی موضوعی" یا "کلمات کلیدی" استفاده کنید.
اینجا یک وبلاگ شخصی است.
این وبلاگ کپی رایت ندارد.
مطالب مشکی از خودم و مطالب خاکستری رنگ نقل قول از دیگران است.
لطفا کامنت هایی که برای هر پست می گذارید مربوط به مباحث همان پست باشند و اگر نیستند از طریق "تماس با من" پیام بگذارید.
کامنت هایی رو که دلایل مدعا بیان نشه جدی نمی گیرم.
نحن ابناء الدلیل!

آخرین نظرات

۳ مطلب با موضوع «علم :: علم مفید» ثبت شده است

پیشنهاداتی به آقا

1) اگر اون ها presstv  رو قطع می کنن ما هم HotBird شون رو بزنیم ! فرمودید در برابر تهدید تهدید می کنیم , خب در برابر حمله چی ؟ این همه اومدن دانشمند های هسته ای ما رو زدن , ما واستیم نگاه کنیم ؟! الان راحت مردم به فارسی وان و بی بی بی فارسی و کلمه و ... دسترسی دارن , همه قبول دارن که فارسی وان رو باید جلوش رو گرفت ولو با پارازیت! من نمی گم دانشمند ها شون رو ترور کنیم, اون افرادی شون که برای موساد و ... کار می کنن و نقشه می ریزن تا اینجا ترور انجام بدن رو ترور کنیم.

2) تعدادی معاند اسلام و نظام رو که دوست دارن برن خارج کشور , دولت اموالشون رو بخره و بفرسته برن و به همین اندازه از خارج افرادی رو که تعهد میدن به پایبندی به شیعه و نظام وارد کشور کنیم و تابعیت ایرانی بدیم. بالاخره بدن انسان هم که به مانند جامعه توحیدی هست ورودی و خروجی هایی داره !

3) اصل هفدهم قانون اساسی رو تغییر بدیم و تاریخ رسمی کشور رو هجری قمری کنیم دلایل اش هم در کتاب های علامه طهرانی هست.

4) آقا, شما با قشر ورزشکار و بدنه ی مردم و بازیگر و ... همه دیدار سالانه دارید غیر از طلبه ها و خصوصا اون هایی که از دانشگاه وارد حوزه شدن , هیچ جایگاهی در بیانات شما نداشته و ندارن ! اگر دنبال تحول در حوزه هستیم باید به طور رسمی در میان همه اقشار مردم روی طلاب ارزش گذاری بشود.

5) به دستور العمل جمع آوری زکات و وجوهات که امیرالمومنین در نهج البلاغه فرمودند باید عمل بشه و اگر به دنبال حکومت عدل اسلامی هستیم نباید بگذاریم حرف حضرت امیر علیه السلام زمین بماند. مثلا به عنوان پیشنهاد همون طوری که میان کنتور های آب و برق و ... می خونن , یک نفر بیاد ماه به ماه در بزنه , چند تا گاو صندوق هم داشته باشه یکی برای خمس یکی زکات مثلا یکی صدقه مثلا ولی خودش نباید کلید داشته باشد , بیاره تحویل بده به اندازه زحمتی که کشیده حقوق بگیره.

6) این تحقق سازمان امر به معروف و نهی از منکر که مورد تاکید امام بود, چی شد؟ چرا هیچ کس دنبال نمی کنه؟ طوری با این مسئله برخورد شده که انگار نه تنها اهمیتی زیادی نداره بلکه ظاهرا هیچ اهمیتی نداره ! باید از سفیران حوزه نیرو بگیرن , از سازمان تبلیغات , از ائمه جمعه , از موسسه امیر بیان ,  نماینده هایی از صدا و سیما و و و ... اولین و مهم ترین کارشون هم باید امر به معروف کردن خودشون باشه! ما نیاز به یک سازمان مستقل بسیار قوی هم از نظر کمیت و هم از نظر کیفیت داریم تا تحقق سخنان مقام معظم رهبری رو در جامعه پیگیری کنه , سخنان رو در جای لازم شرح بده , تکرار کنه , امر کنه!

7) حکومت اسلامی می خوایم یا جمهوری اسلامی ؟ میزان حکم خداست یا رای ملت ؟! و ان تطع اکثر من فی الارض یضلوک عن سبیل الله هست یا این که هر کسی با هر انگیزه ای بیاد مسئول بشه به نظام کمک می کنه ؟! و هیچ گاه انتخاب مردم از صراط مستقیم خارج نمیشه ؟! اگر اولی درسته, انتخابات یعنی گمراهی مثل سقیه و جنگ احد و تحمیل بنی صدر به امام و ... اگر دومی درسته یعنی انتخابات کشکه ! چه جوریه من نمی فهمم؟!

8) همونطور که در صدا و سیما شبکه ای برای قرآن راه اندازی شده , شبکه ای هم برای دعا راه اندازه بشه به اسم مفاتیح یا المراقبات یا هرچی , یک شبکه ی تلویزیونی هم راه اندازی بشه مخصوص پخش مستقیم , خصوصا جلسات علنی مجلس و جلسات علنی دادگاه های قوه ی قضائیه , این خیلی کمک می کنه به جمهوریت نظام و انتخاب کاندیداهای شایسته تر. هرچند بعضی آقایان نماینده و قضات به مذاقشون خوش نیاد!

9) گفتمانی مطرح بشه راجع به آزادی ! همون طور که در مورد عدالت جلسه ای به نام اندیشه های راهبردی تشکیل شد. آزادی یعنی چی ؟! آزادی های اجتماعی و قانونی و ... ؟ یعنی مردم آزادن هر شغلی خواستن انتخاب کنن ؟  یعنی مخالفت با غلام و کنیز و این ها؟ اگر اینه که من افتخار می کنم غلام آقام باشم! خب ؟ فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره و من یعمل مثقال ذره شرا یره ! ولا یمکن الفرار من حکومتک ! آیا آزادی یعنی فردا روز قیامت هیچ حسابی نداره که شما چه رشته ی تحصیلی درس خوندی ؟ چه شغلی انتخاب کردی ؟ و ... ؟ , بنابراین شاید تو قانون اساسی حرف از آزادی ای در محدوده ی قانون و فقه زده بشه ولی در محدوده ی حساب و کتاب الهی کوچکترین افکار و نیات هم مورد سوال و حساب قرار می گیرند. پس "مردم در فلان مسئله آزادند" فقط و فقط به این معناست که اختیار دارند و جبر نیست ولی ابدا به معنای این نیست که هرکس اعتقادات خودش رو داشته باشه و هر چی دلم بخواد و ... در اسلام چنین آزادی ای نداریم.

10) آقا شما چرا اسم کسی یا گروهی رو نمی برید ؟! امام اسم می بردن , وقتی دیدند مجله ای منحرف رو فرمودند من آیندگان نمی خوانم ! ولی من ندیدم که شما هیچگاه اسمی از مثلا حلقه کیان برده باشید.

11) در انتخابات شوراها امسال گفتید چند نفر رو می شناختم رای دادم بقیه رو هم اعتماد کردم به یکی از این لیست ها! به نظرم ترویج این اعتماد کردن ها بیشتر به ضرر کشور باشه تا به نفع! با عرض معذرت ! مردم رو باید تشویق کرد به سمت تحلیل کردن به سمت تفکر , نه تقلید !

12) راه اندازی تبلیغات رسمی دولت , به این صورت که به تولیدی ها , فروش محصولاتشون رو تضمین بده مثلا بیاد به مردم بگه آقا محصول فلان رو ما کارشناسی بررسی کردم هم کیفیت اش از خارجی هاش بهتره هم قیمتش مناسبه , به شرط ثبات کیفیت و قیمت ما این محصول رو تا شش ماه دیگر تایید می کنیم , مثلا کسی که می خواد جهیزیه تهیه کنه اگر لیستی به این صورت از تولیدات با کیفیت داخلی دستش باشه , کمک بزرگی به اقتصاد کشورمون کردیم.

13) این جریان العلم سلطان که تو دانشگاه راه افتاده با این روایت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله که فرمودند انّما العلم ثلاثه : آیهٌ محکمه أو فریضهٌ عادلهٌ او سنّهٌ قائمه و ما خلاهنّ فهو فضل , من نفهمیدم چه جوری جمع میشه؟


یک عزیزی گفت که نباید از آقا انتقاد یا سوال کرد , چون اگر بابش باز بشه نمیشه جلوش رو گرفت , یا به این دلیل که شاید بنده با نیت نقد سازنده این موارد رو مطرح کرده باشم ولی نامحرم ها از همین نقد ها برای تخریب آقا استفاده خواهند کرد.

در جواب این بزرگوار عرض کنم که اگر این استدلال شما درست باشه دیگه از هیچ مسئولی در جمهوری اسلامی نباید سوالی پرسید چون بالاخره یه جوری به اسم اسلام شاید تموم شه ! ثانیا در مورد خود شخص آقا, اعتقاد من این هست که سوال کردن و انتقاد کردن از کارهای ایشون نه تنها منجر به تخریب نخواهد شد بلکه بعد از روشن شدن جواب , عزت و حکمت ایشان را بیش از پیش متوجه خواهیم شد چرا که فرمود: ان العزه لله و لرسوله و للمومنین.

سواد بدون وحی ضررش بیشتر است

ین بیانات مقام معظم رهبری در 29 آذر 91 هست:

بزرگداشت کسانى از قبیل قطب‌الدّین شیرازى کار بسیار مفیدى است. من در ذهنم بود که پزشکها زرنگى کردند و قطب شیرازى را برده‌اند به عالم پزشکى؛ چون ایشان در درجه‌ى اوّل فیلسوف است، شاگرد خواجه نصیر و شارح شرح حکمت‌الاشراق و اینها است؛ و البتّه طبیب هم هست، طبیب برجسته‌اى است؛ [و هم‌] منجّم است، ایشان در ساخت رصدخانه‌ى معروف مراغه سهیم بوده؛ یعنى یک انسان بزرگى است. ما توجّه بکنیم که دانشمندان بزرگ ما در دورانهاى مختلف اسلامى، در رشته‌هاى مختلف تبحّر داشته‌اند؛ صِرف این نبود که یک لقمه از اینجا، یک لقمه از آنجا، یک لقمه از آنجا؛ نه، ایشان در عالم پزشکى یک آدم برجسته است؛ همان طور که اشاره کردید، مهمترین شرح قانون بوعلى را او نوشته؛ در زمینه‌ى فلسفه، یک فیلسوف است به معناى حقیقى کلمه؛ در زمینه‌ى نجوم و هیئت، یک انسان وارد و متخصّص است؛ ادیب است، شاعر است: شعر عربى، شعر فارسى؛ و شاید علوم دیگرى. یعنى این نکته مورد توجّه باشد که تخصّص‌گرایى به معناى محدود کردن ذهن و فکر انسان، یک نکته‌ى برجسته‌اى نیست که همین‌طور تخصّص ها پشت سر هم همدیگر را میشکافند، یک تخصّص کوچکترى، دائره‌ى محدودترى به‌وجود مى‌آید؛ به یک معنا به‌خاطر رسیدگى به وضع زندگى (مادی و دنیوی) انسان در آن تخصّص خاصْ چیز خوبى است، امّا به یک معنا محدود کردن انسان است چون ظرفیّت ذهن انسان خیلى وسیع است و میتواند در همه‌ى این امور صاحب‌نظر باشد. اینجور نباشد که کسى که پزشک است، مثلاً در زمینه‌ى علوم دینى یا در زمینه‌ى فلسفه، یک آدم عامى‌اى محسوب بشود؛ نه، چقدر خوب است که یک پزشک، در زمینه‌ى علوم دیگر در زمینه‌ى علوم عقلى، در زمینه‌ى علوم دقیقه، مسائل گوناگون طبیعى حدّاقل صاحبِ اطّلاع باشد و این کار را ما بتوانیم در کشورمان پیش ببریم. البتّه به معناى تعطیل کردن تخصّصها به‌هیچ‌وجه نیست، بلکه به معناى بهره‌مند کردن ذهن متخصّصین از محیط هاى فراتر از حدّ تخصّص آنها است.

امام هفتم علیه السلام فرمود: چون رسول خدا (ص) وارد مسجد شد دید جماعتى گرد مردى را گرفته‏اند فرمود: چه خبر است گفتند علامه‏ ایست. فرمود: علامه یعنى چه؟ گفتند: داناترین مردم است بدودمان عرب و حوادث ایشان و به روزگار جاهلیت و أشعار عربى. پیغمبر فرمود: اینها علمى است که جاهل به آن را ضرری ندهد و عالمش را سودى نبخشد، سپس فرمود: همانا علم سه چیز است: آیه محکم (اصول عقاید) ، فریضه‏ عادله‏ (علم اخلاق) ،سنت قائمه (احکام شریعت)، و غیر از اینها فضل است.

عارف خبیر و دانشمند بصیر مرحوم فیض کاشانى چنین فرماید پیغمبر (ص) با جمله‏ لا یضر من جهله به مردم فهمانید که معلومات این شخص که علامه‏ اش میخوانید در حقیقت علم نیست بلکه علم حقیقى آنست که دانستنش براى معاد و قیامت مفید باشد و ندانستنش در آن روز زیان دهد نه آنچه را که عوام مردم بپسندند و وسیله جمع مال شود.

شیخ طوسى از قول قتاده میفرماید: امام صادق علیه السلام میفرماید: همه علم مردم را چهار قسم دیدم: اول اینکه خدایت را بشناسى دوم- بدانى چه مصالحى در ساختن تو بکار برده. سوم بدانى از تو چه خواسته. چهارم آنچه ترا ز دینت خارج کند بشناسى، (ادامه قول شیخ طوسی:) و خلاصه علم مفید از نظر قرآن و پیغمبر و امام صادق در اطراف همین مطالب دور میزند و علوم دیگر در آنها زیادیست.

حضرت آیت الله بهجت - رضوان الله تعالی علیه - در کتاب در محضر می فرمایند:

تدریس و تعلیم و تعلم انسان ها , مخصوص انبیا علیهم السلام است و علم و سواد بشر بدون وحی و تعلیم انبیا علیهم السلام ضررش بیشتر از نفع آن است. با سواد می شوند که با آپولو کجا بروند؟ آنجا چه کار کنند ؟ به چه انگیزه می روند؟ که در برابر دشمن موضع بگیرند و او را بهتر هدف قرار دهند !

خیلی جالبه که رفته بودم جایی بهشون گفتم شما شیعه هستی ! قرآن روایت اینها.

برگشت گفت قرآن هم خوب هست ولی من می خوام شهید شهریاری بشم ! برای بالا بردن عزت ایران ( نه اسلام لزوما ) و شهید احمدی روشن شدن و اینها , چندان نیازی به روایت نیست !!!

خدا عاقبت همه ما رو به خیر کنه و نیت های ما را اصلاح تا جزء این ها نباشیم:
الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا. ان شاء الله

فرار مغز ها یا فرار بی مغز ها ؟

نکته ی جالبیه که چند سال پیش اون دانشجوهایی که یک معدل بالایی داشتن , زحمت کش بودن , شاگرد اولی بودن , اون ها ادعای خارج رفتن رو می کردن , از وقتی فارغ التحصیل شدم دیدم به به! من که 4 ترم ترم شاگرد اولشون بودم اومدم حوزه , چند تا از اون دانشجوهای متوسط و ضعیف و بدحجاب و این ها , پاشدن رفتن خارج عکس های ساختمون دانشگاه شون رو هم به عنوان سند ورود به بهشت! تو فیس بوکشون گذاشتن!
البته یکیشون از اون هایی بود که زیاد با هم حرم می رفتیم خیلی دلم سوخت :(

یه سری انگیزه هایی که ممکنه خارج رفته ها بعضی هاش رو داشته باشن:

1-) راحت شدن از شر شیخ های بی عملی مثل من !
0 ) تحصیل خارج به عنوان تجربه ی جدید و وجدان خفه کنی برای گناه ها و شکست هاشون.
1 ) چشم و هم چشمی و کسب شهرت در بین دوستان و اقوام.
2 ) این هایی که میرن قطعا دنبال علم نیستن چون همین جا به اندازه کافی منابع برای کسب علم هست.
مقام معظم رهبری در 29 / 9 / 91 : اینجور نباشد که کسى که پزشک است، مثلاً در زمینه‌ى علوم دینى یا در زمینه‌ى فلسفه، یک آدم عامى‌اى محسوب بشود ...! منبع
3 ) بدست آوردن پول به خیال این که پول خوشبختی و آرامش میاره !
4 ) آزادی برای فساد
5 ) رسیدن به بت تکنولوژی و ...

جدا کسی که 40 سال عمرش رو میزاره روی یک کشف و بالا بردن بهره وری یک ابزار مادی ( مثل لپ تاپ ) و اصلاح خودش رو فراموش کرده , بعید می دونم که شب اول قبرش وقتی ازش پرسیدن معبود کیه نگه لپتاپ!

فقط خوشحالم از این که بیشتر اون هایی میرن خارج که تقیدات کمتری به اسلام دارن.
اگر اهل روحانیت و معنویت هستید روی صحبت آقا در این کلیپ با شماست
این مستند هم هست

شهید مرتضی آوینی: کارتان را برای خدا نکنید؛ برای خدا کار کنید! تفاوتش فقط همین اندازه است که ممکن است حسین (ع) در کربلا باشد و من در حال کسب علم برای رضای خدا ...!


پست مقداری ویرایش شده و بعضی الفاظ که ممکن بود ازش توهین برداشت بشه حذف شد.
بعضی ها ممکنه بپرسن تو به چه حق به ما میگی بی مغز؟
جواب: عکس نقیض این روایت چی میشه ؟ العقل ما عبد به الرحمن و الکتسب به الجنان!
آیا بهترین راه برای خدمت به نظام و انقلاب خارج رفتن است؟ ( نظر شخصی بنده این است که نه! ), پس انگیزه ای الهی شما چه بوده؟ آیا مصداق همان بی عقل در روایت نخواهید بود؟ زیرا ایران اسلامی را که محصول مجاهدت های حضرت زهرا است, رها کردید! و در پی رشته ای که دلتون می خواست رفتید!!