تبیین

چیزایی رو که آقایون نمی گن خلاصه و صریح بخونید!

چیزایی رو که آقایون نمی گن خلاصه و صریح بخونید!

برای دسترسی سریع به مطالب مورد نظرتون از قسمت "طبقه بندی موضوعی" یا "کلمات کلیدی" استفاده کنید.
اینجا یک وبلاگ شخصی است.
این وبلاگ کپی رایت ندارد.
مطالب مشکی از خودم و مطالب خاکستری رنگ نقل قول از دیگران است.
لطفا کامنت هایی که برای هر پست می گذارید مربوط به مباحث همان پست باشند و اگر نیستند از طریق "تماس با من" پیام بگذارید.
کامنت هایی رو که دلایل مدعا بیان نشه جدی نمی گیرم.
نحن ابناء الدلیل!

آخرین نظرات

ما با ولایی نبودن دموکراسی را بر ولی فقیه تحمیل کرده ایم

بسم الله الرحمن الرحیم

سوال اول:

اگر یک روزی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تشریف بیاوردند , منِ نادان که حتی مصلحت خودم رو هم نمی تونم تشخیص بدم , من هم یک رای دارم ایشون هم یک رای ؟ حتما می دونید که بعضی علما میگن الان ظهور صغری اتفاق افتاده ! ( منبع + و + ) پس کسی جواب نده که اون موقع آدم فضایی ها میان شرایط رو عوض می کنن!

سوال دوم:
چطور حضرت آیت الله مصباح حق دارن یک کاندیدا رو معرفی کنن , آقا حق ندارن؟
ممکنه یکی بگه آقا اگه نظرشونو بگن اغتشاش می شه، یا دیکتاتوری میشه یا تبعیت نکردن مردم از پیشنهاد رهبری از اعتبار جایگاه ایشون کاسته بشه و...

اغتشاش که نمیشه. هرکس نظر ایشون رو قبول داره همون رای رو میده و بقیه نظر خودشون رو توی صندوق می اندازن. دیکتاتوری هم نیست چون هیچ جبر و اختیاری در کار نیست.
ولی اشکال سوم, درصورتی وارد هست که نتیجه انتخابات غیر از رای ولی فقیه باشد (احتمالش کمه). البته جایگاه ایشان در چشم عوام مردم باید پر رنگ و پر جلوه باشد.

سوال سوم:
آیا من این حق رو دارم که رای خودم رو بدم به ولی فقیه ام؟ همون رای رو در صندوق بیندازم که مولایم و نائب امام زمانم می اندازند؟ چرا من نباید از نظر ایشان مطلع باشم؟ تکلیف مردم انتخاب اصلح است یا انتخاب مقبول؟

سوال چهارم:
این که بی نماز ها هم حق رای داشته باشن بر مومنین یعنی در انتخاب رئیس مومنان (حالا در امور اجرایی) نقش داشته باشند, این از نظر اسلام پسندیده است ؟! پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: مرز بین ایمان و کفر جز ترک نماز نیست, آیا این حق رای هیچ گونه مخالفتی با آیه: "لن یجعل الله للکافرین على المومنین سبیلا" ندارد؟!

صرف شرکت در انتخابات, بیعت اسلامی نیست (منبع +) , نظرسنجی و دموکراسی حجیت شرعی ندارد و بزرگانی مثل علامه طباطبایی در المیزان اون رو نپذیرفتند و نباید تصور کرد که رشد فکری مردم و بالارفتن بصیرت سیاسی مردم وابسته به چیزی است که حجیت شرعی ندارد بلکه می توان هم رشد عقلانی داشته و هم بنی صدر را به امام تحمیل نکرد!!

ما نباید از رهبر جامعه انتظار داشته باشیم برای تنفیذ حکم ریاست جمهوری با ما نو رسیده ها مشورت کنند, این دستور قرآن نیست و مصداق آیه "امرهم شورا بینهم" نمی باشد! بله مشورت پیامبر صلی الله علیه و آله در جنگ خندق با سلمان ( که سلمان منا اهل البیت!) موفقیت آمیز بود ولی در جنگ احد موجب شکست و از دست رفتن حمزه عموی شجاع خود و جراحات واردهی فراوان به پیامبر (صلی الله علیه و آله) و امیرالمومنین (علیه افضل صلوات المصلین) گردید و این نتیجه ی تحمیل نظر مردم بر ولی جامعه است. و مگر با هر کسی می توان مشورت کرد؟!

مشکل از نحوه ی رای گیری و بی وزن بودن رای ها , یا کاندیدا داشتن گرایش های توده های مختلف مردم نیست, مشکل این نیست که ما باید بر اساس میزان علم و عمل خداپسندانه ی رای دهندگان , وزن رای اونها رو زیاد کنیم (عملی نیست) بلکه راه حل پذیرفتن نظر ولایت مطلقه ی فقیه به عنوان "رجوع دانش آموز به استاد" است, اگر به عنوان رجوع جاهل به عالم نباشد.

ولایت هم معنای سرپرستی دارد و هم معنای حب و دوستی , در واقع پذیرش سرپرستی ولی از جانب مولی علیه است با شرط محبت و عاطفه ی دو طرفه بین آن دو ! اگر ما ( مردم کم آگاه! ) به این مرحله از تعالی برسیم که انتخاب خودمون رو بسپریم به ولی فقیه و پای سود و زیانش هم باشیم قطعا دوباره شاهد بعضی اتفاقات تلخ تاریخ مانند سفیقه نخواهیم بود. پایش بایستیم زیرا فرد منتخب غالبا معصوم نیست, همچنین این را هم بدانیم که دست ولی فقیه برای انتخاب افراد باز تر از ماست. مردم از افراد داخل مسجد و کاندیداها انتخاب می کنند در حالی که فرد اصلح در خانه ی پیغمبر (صلی الله علیه و آله) مشغول دفن و کفن است. اگر نماینده امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) آمد و فردی را انتخاب کرد کار تمام است دیگر امثال دکتر جلیلی ها نمی توانند بگویند هنوز بر ما تکلیف شرعی نشده! با دستور ولی, تکلیف خواهد شد و صد البته نه با انتخاب من و شما!
حتی آمده که آیت‌الله خوشوقت می فرمودند اگر به سراغ اصلح نروید اصلح به میدان نمی آید ( منبع + )

برای بررسی بیشتر : المیزان علامه طباطبایی تفسیر آیه 200 آل عمران بحث مفصل و بسیار مغتنمی دارند , یکی از عناوین بحث ها اینه :حد و مرز کشور اسلامى مرز جغرافیایى و طبیعى و یا اصطلاحى نیست بلکه اعتقاد است‏!

در پایان حسن ختامی از علامه سید محمدحسین طهرانی ( رضوان الله تعالی علیه):

"ما یک سؤال داریم، و طرفداران دموکراسى که حقّ انتخاب امام و پیشوا را به تمام افراد و توده‏ها میدهند باید جوابگوى آن باشند.
و آن سؤال این است: در هر جمعیّتى از توده‏هاى مردم، عامّه مردم در یک سطح واحد از فهم و عقل و شعور و درایت نیستند، بلکه مشهود است که مختلف و در مراتب متفاوتى قرار دارند، بعضى زحمت کشیده و رنج‏برده و عقل و علم خود را بالا برده، و چون یک فیلسوف با درایت، و یک عالم با کفایت، و یک عارف روشن ضمیر، از حقائق اطّلاع حاصل کرده‏اند، و به وضعیّات و مصالح و مفاسد مردم پى برده، و با حسّ آدم شناسى خود میتوانند اعْقَل وَ اعلِم و أورع و اشجع و ابصر افراد امّت را به امور و مصالح تشخیص دهند، و او را براى رهبرى و پیشوائى مردم برگزینند.
البّته این افراد در تمام جوامع بشرى کمیاب هستند، و دسترسى به آنان مشکل است.
طبقة دیگر کسانى هستند که بدین درجه از کمال نرسیده‏اند، ولى در راه تقویت قواى علمى و عملى برآمده و در صدد تکمیل آنها هستند، و با پیمودن درجات و مراتب عقلى و علمى و کلاس‏هاى تربیتى میخواهند خود را به کمال برسانند.
این افراد در جوامع بشرى یافت میشوند و تعداد آنان نیز کم نیست، ولى نسبت به مقدار افراد توده مردم بسیار کم‏اند، اینان در تشخیص حق از باطل، گرچه‏ به درجه طبقة اوّل نرسیده‏اند، ولى تا اندازه‏اى بدین مرحله آشنا شده‏ اند.
طبقة سوّم عامّه مردم هستند که توده‏ها را تشکیل میدهند، نه خود در سطح عالى علم و عمل ارتقاء یافته‏اند، و نه در این صراط گام بر میدارند، اینان تابع جلوه‏ها و رنگ‏ها و بوها هستند، هر چیز چشمگیرى آنان را به سوى خود میکشد، گرچه از معنویّت و واقعیّت تهى باشد، اینان‏اند که به هر که زیباتر باشد راى میدهند، و هر که عکسش بر در و دیوار بیشتر خورده باشد، و رسانه‏ ها روى او بیشتر تبلیغ کرده باشند، نظرشان را به خود خیره میکند.

اگر بنا بشود فرضاً راى را به تمام مردم سپرد، و آنان را در انتخاب پیشوا دخالت داد؛ باید این سپردن بر میزان عقل و درایت و بصیرت آنان ضریب بگیرد، مثلا به مردم عامى حقّ یک راى دهد، به محصّل حقّ ده راى، به طالب علم حقّ صد راى، به دانشمند و عالم حق هزار راى؛ به حکیم و فیلسوف الهى حقّ ده هزار راى، به عالم ربانى امت و عارف که از خود بیرون جسته، و از هواى نفس تهى شده، و به حقّ و حقیقت و کلّیّت راه یافته است حق صد هزار راى، و به آن امامى که در مصدر ولایت نشسته و از عالم امر نگران عالم خلق است، و با سعه صدور و انشراح سینه خود براى دریافت انوار الهیّه و پخش به عالم کثرت، در آبشخوار شرع و شریعت قرار دارد حقّ تمام راى را داد، و او را یگانه عامل تصمیم گیرى حتّى در انتخاب امام از جانب خدا دانست؛ و این است منطق شیعه که میگوید: حقّ انتخاب امام از طرف خداست که به وسیله پیامبر یا امام پیشین معیّن میشود.

اى آزادیخواهان جاهلى! آیا شما هم حق انتخاب پیشوا و امام را به توده‏هاى مردم بر همین میزان میدهید؟! آیا مردم را به گروه‏ها و دستجات مختلف تقسیم میکنید! و با حقّ ضریب‏هاى متفاوت حقّ انتخاب را به آنان میدهید!؟

والسلام علی عباد الله الصالحین.

برای این پست در وبلاگ قبلی ام کامنت هایی خوبی گذاشته شده بود که در ادامه مطلب میاد.

محمد اصغری:

من فکر میکنم به دلیل نبود درک و شعور لازم تو جامعه ، جمهوری اسلامی داریم . همون که امام گفتن نه یک کلمه بیشتر نه یک کلمه کمتر .
ولی اینی که شما میگی ( که درست هم هست کاملا ) حکومت اسلامی است . همونطور که حضرت محمد (ص) امیرالمومنین (ع) رو به عنوان پیشوای امت بعد از خودشون انتخاب کردن بدون دخالت رای مردم .
و صد البته اگر قرار به حکومت اسلامی باشه در راس تمام امور شخص رهبری و ریاست جمهور ( با اختیارات کمتر ) هم منتخب شخص رهبری باید باشه . 
وگرنه حضرت امام هم همون روز اول بنی صدر رو میشناخت . با این سند که در مراسم تنفیذ اشاره کوچیکی کردن و گفتن امیدوارم به وعده هاش عمل کنه و قبل و بعد انتخابش فرقی نکنه .
اما خب به دلیل شرایط جامعه مجبور به تنفیذ بودن . 
و الان هم رهبر مظلوم انقلاب دقیقا به علت همین نبود عقل و بصیرت در جامعه محبور میشن تو مشهد متذکر و یادآور بشن که رای من رو هیچکس تا وقتی تو صندوق نرفته نخواهد فهمید !


فرزاد:
با سلام

مطالب خوبی بود
خیلی از مسائل از لحاظ تئوری درست می باشد ولی از نظر عملی غیر ممکن
و شما هم ذکر کردید که نمیشود به رای افراد وزن داد و اضافه کنم ممکن است حتی یک فرد عادی در بحث سیاست از یک مرجع تقلید بیشتر بداند و من نشنیده ام عالمی بگوید من در تمام علوم به مانند پیامبر (ص) و امامان اطلاع کامل دارم
مسئله ی بعدی این است که می فرمایید رئیس جمهور را را رهبری مشخص کنند:
این هم راهکاری است و عقاید مختلفی در این مورد وجود دارد یکی از آن ها میگوید عده ای از دانشمندان و صاحب نظران برای دیگران تصمیم بگیرند ک فراموش نکنیم اگر پیامبر یا امامان و ان شالله بعد از ظهور امام 12 فردی را بخواهند انتخاب کنند ( مثلا ریاست جمهوری ) اصلا نیاز به رای گیری ندارند زیرا عالم به تمام معنا هستند ( البته شاید مصلحتی در کار باشد ک رای گیری را هم بگذارند )
مسئله ی بعدی مردم و دخالت در امور از وظایف مردم است ک این قوانین را از من و شما بهتران وضع کرده اند و این ک حال یکی دو نفر قبول ندارد ک نداشته باشد ملاک آن ها نیستند امام خمینی با آن عظمت قبول داشتند....
و توجه داشته باشد عالمان دین و مراجع هم در بعضی از مسائل تفاهم ندارند 
مسئله بعدی این است ک مردم ک فرد فاسدی را انتخاب نمیکنند کاندید ها از فیلتر ها رد می شوند و خیلی از مسائل دیگر و مردم وظیفه دارند آن شخصی که اصلح به نظر می آید رای دهند حال ک به وظیقه عمل میکنند یا نه خدا می داند و حتی دو عالم دو دانشمند و ... هم ممکن است نظر متفاوتی در مورد اصلح داشته باشند
از نوشته به نظر می آید شما آقای جلیلی را اصلح می دانید من هم قبول دارم آدم بسیار خوبی هستند.... و به نظر می آید مردم ایشان را اصلح ندانستند و شما هم نمیتوانید مردم را به بی بصیرتی متهم کنید شاید فردی ک رای آورده نزد خدا هم اصلح باشد ( نه من میدانم نه شما نه فرد دیگر )
و کلام آخر: نائب امام زمان میگویند من فقط یک رای دارم و کسی از آن خبر ندارد . انتخابات را قبول دارند. من و شما که باشیم برای رهبر تعیین تکلیف کنیم و گاهی مصلحتی بزرگ تر از آن چه عقل کوچک ما بدان میرسد برای رهبری مشخص است که از حق خودشان یعنی گفتن نام فردی ک ایشان اصلح میدانند و خیلی از مسائل دیگر خودداری میکنند.

پاسخ آن موقع بنده به این کامنت:

سلام و رحمة الله
بله الان مصلحت ایجاب می کنه رای گیری باشه ولی این به خاطر نقص مردم هست.
مگر حضرت امیر علیه السلام نظرسنجی می کردن برای انتخاب والی؟
پیغمبر فرمودند : علماء امتی افضل من انبیاء بنی اسرائیل.
آیا امام خامنه ای یکی از آن علماء هستند یا نه ؟ عقیده ی بنده این هست که هستند بنابر این ایشان از موسی و ... بالاترند.
قانون اساسی ارزش اش به رفراندوم است! نه تایید معصوم.
در ضمن اون وقتی که من این پست رو نوشتم دکتر جلیلی کاندید نشده بود.
به نظر شما چرا آقا انتخاب خودشون رو به مردم نمی گن ؟حکمتش چیه؟


محمد:

آیت‌الله مصباح یزدی: در پاسخ به این که چرا با وجود اینکه مصلحت کشور مهم است و این مصلحت می‌تواند با انتخاب یک فرد تأمین شود، رهبری اظهار نظر نمی‌کنند؟
وی در پاسخ به این ابهام افزود: هرچند عنوان اولی این است که معرفی کامل شاخص‌های نامزد اصلح، توسط ایشان برای جامعه مفیدتر خواهد بود، اما با چنین کاری نظام متهم خواهد شد که این انتخابات مهندسی شده و فرمایشی است و از لحاظ بین‌المللی تأثیر بسیار منفی برکشور دارد، چرا که امروز چه ما بخواهیم و چه نخواهیم دموکراتیک بودن انتخابات یک اصل تلقی شده است و هرچه قدر دشمنان بتوانند، آن را خدشه دار کنند، ارزش سیاسی انتخابات را کمرنگ کرده‌اند و از سوی دیگر کسانی که شاخص‌ها را در خود نمی‌بینند، در انتخابات شرکت نکرده و آن را تحریم می‌کنند و حضور حداکثری اتفاق نمی‌افتد.
------------------
میبینید که اقای مصباح با شما مخالفند کاملا

پاسخ آنموقع بنده به این کامنت:

بله متاسفانه , بنده پاسخ آقای مصباح رو قبول ندارم چرا که ما نباید تن به دموکراتیک بودن بدهیم و وجود شورای نگهبان به اندازه کافی برای خدشه دار کردن انتخابات توسط دشمنان موثر هست برای همین هم آقا در مورد عدم پذیرش آمرکایی ها فرمودند : به درک که انتخابات ما رو قبول ندارن !
به آقای مصباح بگویید از رهبر یاد بگیرد و قبول داشتن آنها را بهانه برای آرمان زدایی نکند !
این هم که اون هایی که شاخص ها رو ندارن انتخابات رو تحریم می کنند غلط هست , همون طوری که دیدیم اصلاح طلبان مدعی تقلب آمدند و هیچ تحریم هم نکردند. حضور حد اکثری هم اتفاق افتاد!
اصلا بر فرض هم که این جواب آقای مصباح رو قبول کنیم , اون همه اشکالات دیگه ای که به انتخابات وارده رو می خوایم چی کار کنیم ؟!

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی