تبیین

چیزایی رو که آقایون نمی گن خلاصه و صریح بخونید!

چیزایی رو که آقایون نمی گن خلاصه و صریح بخونید!

برای دسترسی سریع به مطالب مورد نظرتون از قسمت "طبقه بندی موضوعی" یا "کلمات کلیدی" استفاده کنید.
اینجا یک وبلاگ شخصی است.
این وبلاگ کپی رایت ندارد.
مطالب مشکی از خودم و مطالب خاکستری رنگ نقل قول از دیگران است.
لطفا کامنت هایی که برای هر پست می گذارید مربوط به مباحث همان پست باشند و اگر نیستند از طریق "تماس با من" پیام بگذارید.
کامنت هایی رو که دلایل مدعا بیان نشه جدی نمی گیرم.
نحن ابناء الدلیل!

آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علامه حسن زاده آملی» ثبت شده است

چرا آمدم حوزه؟

علامه حسن زاده ( روحی فداه ) در این سخنرانی می فرمایند:
اصل لشکر همان سرور بود , قوم بی سرور همان بی سر بود.
او فرمانده است او رهبر است او مراقب است او راهنماست.
باید ببینیم در زیر ظل عنایت چه حقیقتی به سر می بریم و ببینید که برای شما چه مقاماتی خواهد بود.
عرض نمی کنیم اینی که هستید باطل , نه عرض می کنیم بهتر از این ها هست , امام غواص دریای بی کران معارف الهی است , دُر هایی را از این دریا به در می آورد. اگر کسی از راه ولایت و امامت به جایی نرسیده راه دیگر برایش نیست! نفرمائید علوم دیگر معارف دیگر, نه این که بخواهم آن ها را رد کنم بگویم بد هست نه خیر, خیلی خوب هست. اون طبیب محترم است آن برزگر محترم است اون جراح و دیگر شغل های گوناگون که در جامعه هست و دارند دست به دست هم داده پیکر اجتماع را اداره می کنند همه محترم است اماطبیب را تا آن وقتی می خواهیم که دندان داریم و دندان درد بیاد , برای آن وقت که تن داریم و تن تب می کند, مهندس تا آن وقتی می خواهیم که اینجا هستیم و خانه و زندگی می خواهیم و همین طور ... اما این ها عملشون به سر می آید , وقت شان تمام میشه , دیگه کار به جایی می رسد که خیاط نمی خواهیم , طبیب نمی خواهیم مهندس, معمار نمی خواهیم دیگه بنا احتیاج نداریم , حرف پیغمبر و آل پیغمبر و 124000 پیامبر این است که اون چه برای ابدتون هست اون که برای سعادت همیشگی تان هست او را فراموش نکنید این ها همه وقت محدود دارد , وقتشان که به سر آمد , هرکسی که از این دنیا رخت بر بسته, دیگه چه نیازی به مهندس و معمار؟ دیگر طبیب چه کار می رسه برای او؟ اما طبیب روحانی برای او به کار می رسد, آن بذر هایی که در جان او کاشته برایش سبز می شود, این حرف هایی که از منبر می شنوید برای شما کار می رسه این ها را با خودتان می برید, این ها می شود روح و ریحان و جنت النعیم.
نمی خواهیم عرض کنیم اون علوم, آن اکتشافات, آن صنایع همه غلط, نه, همه صحیح, اما ببینید دأب اش چیه, این برق درسته که خیلی اهمیت داره ولی برق برای امور ظاهری ماست برای آب و خاک ماست برای اینجای ماست, جسم را روشن می کنه به چشم ظاهری کمک می کنه, اما بیایید سراغ برقی که پیغمبر و آل پیغمبر می گویند آن نوری که خود خدا در قرآن و جای دیگر به پیغمبر تعلیم فرمود که از آن نور فروغ بگیرید, این نور جان را نورانی نمی کنه! همه سفرای الهی جان را نور می دهند, این برق محترم, نمی گویم نه, اما به فکر ابدتون هم بوده باشید, ما فقط اینجایی نیستیم, مراحل منازل عوالم کتل ها گردنه ها گهواره ها در پیش داریم!
اصل لشکر همان سرور بود
قوم بی سرور همان بی سر بود
این همه که مرده و پژمرده ای
زان بود که ترک سرور کرده ای !

الله اکبر !
اگر این علامه کافر هست؟ منم کافر!
اگر این حرف ها اسلام طالبانی هست؟ منم طالبانی.
اگر این حجت ها و دلایل, مانع رشد و پیشرفت کشور هست؟ منم مانع ام!
باز هم می پرسید چرا دانشگاه ارشد روزانه دولتی رو رها کردم رفتم حوزه؟ دلیل اش این هاست!

علامه حسن زاده آملی می فرمایند:
ما انسان ساز می خواهیم گاری ساز نمی خواهیم! گاری را دیگران هستند می سازند, انسان سازی است که مشکل است. ( البته یادم نیست این رو کجا شنیدم )