تبیین

چیزایی رو که آقایون نمی گن خلاصه و صریح بخونید!

چیزایی رو که آقایون نمی گن خلاصه و صریح بخونید!

برای دسترسی سریع به مطالب مورد نظرتون از قسمت "طبقه بندی موضوعی" یا "کلمات کلیدی" استفاده کنید.
اینجا یک وبلاگ شخصی است.
این وبلاگ کپی رایت ندارد.
مطالب مشکی از خودم و مطالب خاکستری رنگ نقل قول از دیگران است.
لطفا کامنت هایی که برای هر پست می گذارید مربوط به مباحث همان پست باشند و اگر نیستند از طریق "تماس با من" پیام بگذارید.
کامنت هایی رو که دلایل مدعا بیان نشه جدی نمی گیرم.
نحن ابناء الدلیل!

آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امیر المومنین» ثبت شده است

حضرت علی(ع) رو می شناسی؟

مطالب زیر برگفته از حدیث معروف "معرفت امیر مومنان به نورانیت" هست :

ابوذر و سلمان گفتند: ای امیرمومنان به نزد شما آمدیم تا در مورد معرفتتان به نورانیت سوال کنیم.
حضرت فرمودند: به جانم سوگند که آن معرفت بر هر مرد و زن مومن واجب است. 
ای اباذر بدان که من بنده خدای عز و وجل و خلیفه او بر بندگانش می باشم. ما را به مثابه خدایان قرار ندهید و دیگر هر چه می خواهید در فضیلت ما بگویید به کنه و حقیقت و منتهای آنچه در ما وجود دارد نمی رسید. و خدای عز وجل به ما بزرگتر و عظیم تر از آنچه که خود وصف می نماید و آنچه من توصیف می کنم و یا به دل هر یک از شما خطور می کند عطا نموده است.
سلمان گفت: عرض کردم ای برادر رسول خدا و هر کس نماز را به پاداشت ولایت شما را به پا داشته است؟ فرمود: به "صبر و نماز یاری و مدد بجویید و هر آینه آن را جز بر خاشعان بزرگ و سنگین است(سوره بقره 45). "صبر" رسول خدا و" نماز" بر پا داشتن ولایت من است.و خدای تعالی در جای دیگری از کتاب عزیز خویش در مورد نبوت حضرت محمد(ص) و ولایت من می فرماید: "و چه چاههای آب که معطل ماند و چه قصر های عالی که بی صاحب گشت".(سوره حج آیه 45) پس مراد از قصر حضرت محمد است و مقصود از چاه آب معطل ولایت من است که آن را معطل گذاشتند و انکار نمودند. و هر کس که به ولایت من اقرار ننماید اقرار به نبوت حضرت محمد(ص) به او نفعی نمی رساند. 
من و حضرت محمد نور واحدی بودیم نشات یافته از نور خدای عز و جل پس خداوند تبارک و تعالی به آن نورفرمود که دو پاره شود. پس نیمی فرمود محمد باش و به نیمی فرمود علی باش پس از همین جاست که پیغمبر فرمود علی از من است و من از علی هستم و کسی جز علی از جانب من ماموریت انجام نمی دهد.
ای سلمان و ای جندب! من و رسول خدا نور واحد و یگانه ای بودیم رسول خدا مصطفی شد(بر گزیده شد) و من وصی مرتضی(مورد رضایت او) گشتم پس محمد گویا و من صامت و خاموش شدم. 
ای سلمان!محمد بیم دهنده و هشدار دهنده شد و من رهبر و هدایت کننده گشتم و این همان سخن خداوند عز و جل است که ای پیامبر هر آینه تو تنها بیم دهنده و هشدار دهنده ای و برای هر قومی رهبر و هدایت گری وجود دارد(سوره رعد 7) رسول خدا بیم دهنده و هشدار دهنده است و من رهبر و هدایت کننده ام.
ابوذر گفت:پس حضرتش -که سلام بر او باد- با یک دست خود بر دست دیگرش زد و فرمود:حضرت محمد(ص)صاحب جمع شد و من صاحب نشر شدم.حضرت محمد صاحب بهشت شد و من صاحب دوزخ شدم که بدو می گویم این را بگیر و آن را واگذار. 
حضرت محمد صاحب "رجفه" شد و من صاحب "هده" شدم.منم صاحب لوح محفوظ و خداوند علم هر آنچه در آن است را به من الهام فرموده است. 
آری ای سلمان و ای جندب! 
حضرت محمد" یس والقران الحکیم"(یس 1و2) شد و حضرت محمد " ن والقلم"(قلم 1) شد و حضرت محمد "طه ما انزلنا علیک القران لتشقی" (طه او2)شد و حضرت محمد صاحب دلالتها و راهنمایها شد و من صاحب معجزات و نشانه ها شدم.

و حضرت محمد آخرین پیامبر شد و من آخرین وصی شدم. منم "صراط المستقیم "(حمد 6) منم نبا العظیم الذی هم فیه یختلفون"(نبا 2و3){خبر بزرگی که آنان(امت آخر زمان) در آن اختلاف می کنند} واحدی (از اهل اسلام) اختلاف نکرده مگر در ولایت من.

حضرت محمد(ص) صاحب دعوت شد و من صاحی شمشیر شدم. حضرت محمد(ص) پیامبر مرسل شد و من صاحب امر پیامبر شدم. خدای عز و جل می فرماید: خداوند روح را به امر خود بر هر یک از بندگان خویش که بخواهد می فرستد(سوره مومن 15) و آن همان روح الهی است که این روح را جز به فرشته مقرب یا پیامبر مرسل و یا وصی برگزیده نمی دهد و نمی فرستد. هر کس که خداوند این روح را به او داد هر آینه وی را از دیگر مردمان جدا و متمایز ساخته و قدرت را به وی واگذار نموده و چنین شخصی مردگان را زنده می کند و آنچه بودو می باشد را می داند و در یک چشم به هم زدن از مشرق به مغرب و از مغرب به مشرق را می رود و انچه درونها و دلهاست را می داند و به آنچه در آسمانها و زمین است آگاه است. 
ای سلمان و ای جندب! 
و حضرت محمد "ذکر" شد که خداوند عز و جل می فرماید 
"و هر آینه خداوند ذکری رسولی به شما فرو فرستاد که آیات الهی را بر شما می خواند"(سوره طلاق 10 و11). هر آینه به من و علم منایا و بلایا و فصل الخطاب داده شده است و علم قرآن و آنچه تا روز قیامت خواهد شد به من سپرده شده است. 
حضرت محمد(ص) حجت خدا را اقامه نمود حجتی برای مردم و من حجت خدای عز و جل شدم. خداوند چیزی را برای من قرار داد که برای احدی از اولین و آخرین نه پیامبر مرسلی و نه فرشته مقربی قرار نداد. 
ای سلمان و ای جندب! من همان کسی هستم که نوح را به امر پروردگار در کشتی حمل کرد من همان کسی هستم که به امر پروردگار یونس را از شکم ماهی بیرون آورد من همان کسی هستم که به امر پروردگار موسی را از دریا عبور داد من همان کسی هستم که به اذن پروردگار ابراهیم را از آتش بیرون آورد من همان کسی هستم که به اذن پروردگار نهر ها را جاری ساخت.و چشمه ها را شکافت و درختها را کاشت. 
منم عذاب روز "ظله" منم آنکه از محل نزدیک ندا کرد که ثقلان(جن و انس) آنرا شنیدند و گروهی آن را فهمیدند. هر آینه من به هر گروهی از جباران و منافقان به زبان خودشان می شنوایانم. منم خضر دانای موسی و منم آموزگار سلیمان .پسر داوود منم ذوالقرنین ومنم قدرت خدای عز و جل. 
ای سلمان و این جندب! من محمدم و محمد من است من از محمدم و محمد از من است خدای تعالی می فرماید:"دو دریا را به هم آمیخت و میان آن دو برزخ و فاصله ای است و تجاوز به حدود یکدیگر نمی کنند"(الرحمن 19 تا 20) 
ای سلمان و ای جندب! عرض کردند : بلی ای امیر مومنان! فرمود: هر آینه مرده ما نمی میرد و غایت ما غیبت نمی نماید و هر آینه کشتگان ما هر گز کشته نمی شوند. 
ای سلمان و ای جندب! منم امیر و فرمانروای هر مرد و زن مومنی آنها در گذشته اند و انها که باقی مانده اند. من روح عظمت و بزرگی تایید گشته ام و جز این نیست بنده ای از بندگان خداوندم. برما نام خداوندی ننهید و هر چه در فضل ما بگویید که هر آینه شما هرگز به فضل ما و کنه و عمق آنچه خداوند برای ما قرار داده حتی یه یک دهم از ده یک فضل ما نخواهید رسید. زیرا ما آیات و دلائل الهی هستیم و حجتهای خداوند و خلفا و جانشینان او و امینها و امانتداران او و امامان او هستیم و وجه خدا و چشم خدا و زبان خداوندیم. خداوند به وسیله ما بندگانش را عذاب می کند و نیز به وسیله ما به آنان ثواب و پاداش می دهد و خداوند از بین خلق خود ما را پاک نمود. 
من به اذن پروردگارم زنده میکنم و می میرانم و از آنچه می خورید و آنچه در خانه هایتان می اندوزید به اذن پروردگارم به شما خبر می دهم. و من به پنهانی های دلهایتان آگاهم و امامان و از فرزندان من نیز- که سلام بر ایشان باد- وقتی دوست داشته باشند و اراده کنند اینها را می دانند و انجام میدهند زیرا ما یکی هستیم. نخستین ما محمد آخرین ما محمد و میانه ما محمد است و همه ما محمدیم. پس بین ما جدایی قائل نشوید. هنگامی که ما چیزی را بخواهیم خدا آن را می خواهد و هنگامی که از چیزی کراهت داشته باشیم خداوند از آن کراهت دارد. 
ای سلمان و ای جندب! عرض کردند : بلی ای امیر مومنان که درود خداوند بر تو باد! حضرتش- که سلام بر او باد- فرمود: هر آینه پروردگار ما "الله"چیزی به ما عطا کرده است که برتر عظیمت و بالاتر از همه اینهاست. عرض کردیم : بلی امیر مومنان آن چیزی که خداوند به شما اعطا نموده و از همه اینها عظیم تر و بالاتر می باشد چیست؟ حضرت فرمود: 
پروردگار ما خدای عزو جل آگاهی به اسم اعظمی را به ما عطا فرموده است که اگر بخواهیم به وسیله آن آسمانها و زمین و بهشت و دوزخ را می شکافیم و به وسیله آن به آسمان بالا می رویم و به زمین فرود می آییم به شرق و غرب می رویم و به وسیله آن به منتهای عرش صعود کرده به عرش در برابر خدای عز و جل مینشینیم و همه چیزها حتی آسمانهاو زمین و خورشید و ماه و ستارگان و کوهها و درختان و جنبندگان و دریاها و بهشت و دوزخ از ما اطاعت می کنند. همه اینها را خداوند به وسیله اسم اعظمی که به ما عطا نموده است به ما آموخته و ما را بدان مختص ساخته است با وجود همه اینها می خوریم و می آشامیم ودر بازارها راه می رویم.و ما این کارها را به امر پروردگارمان انجام می دهیم. ما بندگان صاحب کرامت خداوندیم"آنان که در سخن بر خداوند پیشی نمی گیرند و سبقت نمی جویند و هم آنان به فرمان او کار می کنند"(انبیا27) 
وای و همه وای بر کسی که فضل ما و ویژگی ما و آنچه الله پروردگار ما به ما عطا نموده است را انکار نماید. زیرا هر آینه هر کس چیزی از آنچه خداوند به ما عطا نموده است را انکار نماید همانا قدرت الهی و مشیت خداوندی را در مورد ما انکار نموده است.
 
از اینجا برداشتم ترجمه حدیث رو.

الان من و تو پیرو علی ایم؟!

جانم علی.