تبیین

چیزایی رو که آقایون نمی گن خلاصه و صریح بخونید!

چیزایی رو که آقایون نمی گن خلاصه و صریح بخونید!

برای دسترسی سریع به مطالب مورد نظرتون از قسمت "طبقه بندی موضوعی" یا "کلمات کلیدی" استفاده کنید.
اینجا یک وبلاگ شخصی است.
این وبلاگ کپی رایت ندارد.
مطالب مشکی از خودم و مطالب خاکستری رنگ نقل قول از دیگران است.
لطفا کامنت هایی که برای هر پست می گذارید مربوط به مباحث همان پست باشند و اگر نیستند از طریق "تماس با من" پیام بگذارید.
کامنت هایی رو که دلایل مدعا بیان نشه جدی نمی گیرم.
نحن ابناء الدلیل!

آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «یاران امام زمان» ثبت شده است

یاران امام زمان از زبان خود ایشان

تمام این پست از بیانات حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف است (کاش عربی اش را بخوانید تا از ضعف ترجمه خلاص شوید) :

پدرم صلوات الله علیه با من عهد کرد که در مخفی ترین و دور ترین مناطق ساکن شوم تا در محل زندگی ام از شر حیله های دشمنان و گمراهان در امان بمانم. به این دلیل خدا محل زندگی ام را در بلندای تپه های رملی قرار داد و مرا ساکن ریگزارهای زمین کرد. تا منتظر زمان ظهور باشم. تا وحشت حکم فرما گردد و فرج فرا برسد. پدرم صلوات الله علیه گنجینه هایی از علم را برایم جوشاند که اگر تنها پرده از برخی از آنها بردارم , از همگی آنان (مردم) بی نیاز خواهی شد.

یا ابا اسحاق, پدرم صلوات الله علیه فرمود: پسرم هیچگاه خداوند متعال زمین و بندگان صالحش را از حجتی که با آن کمال یابند و امامی که به او اقتدا شود و روش او را الگوی خود قرار دهند و به نور وجودش هدایت شوند خالی نخواهد گذاشت.

پسرم امیدوارم که تو یکی از آنهایی باشی که خداوند آنها را برای انتشار حق و بر چیدن باطل و راست کردن قامت دین و خاموش کردن شعله های گمراهی ذخیره کرده است.

پسرم نقاط مخفی و دور از دسترس زمین را برای زندگی انتخاب کن زیرا برای هریک از اولیای خدا دشمنی قدرتمند و ضدی جنگ طلب وجود دارد تا امام با آنها مبارزه و جهاد کند. اگرچه این دشمنان وجود دارند , از آنها نترس زیرا تو تنها نیستی. دل های بندگان خالص خدا شیفته ی تو و به دنبال تو است.همان طور که پرندگان مهاجر با شور و شوق و دسته جمعی به سوی لانه های خود حرکت می کنند, آنان ذلت و خواری را احساس می کنند اما در نزد خداوند عزیز و بزرگوارند. افراد محتاجی به نظر می رسند در حالی اهل قناعت و بزرگواری هستند. دین را به خوبی آموخته اند و در جهاد بر علیه دشمنان از آن کمک می گیرند. خدا آنها را مبتلا به ظلم کرده است تا در روز رستاخیز به عزت کامل رسند. آنها را صبور آفریده است تا حیات نیکو و بلندمرتبگی آخرت را نصیبشان نماید.

پسرم از نور صبر در انجام کارها کمک بگیر تا هرکاری را در محل و زمان مناسب آن انجام دهی و عزت را در اتفاقاتی که برایت می افتد جستجو کن تا ستوده شوی ان شاء الله.

پسرم تو به نصرت الهی نزدیک شده ای و به روزگار رستگاری و بلند مرتبگی قرب یافته ای. گویا می بینم که پرچم های زرد در اطراف تو و در میان حطیم و زمزم نصب شده است.

گویا می بینم که یارانت به سبب بیعت های محکم و صفای ولایت به صورت منظم مانند دانه های تسبیح در کنار تو چیده شده اند. آنها در کنار حجر الاسود از سر شوق به تو هجوم می آورند. به گونه ای که از شدن ازدحام دستهایشان به هم می خورد. خداوند آنها را به واسطه ی طهارت ولایت و طینت نفیس , پاک گردانیده است. دل هایشان از آلودگی دورویی خالی است و ارواحشان از پلیدی مخالف پاک و نرم است. خلقت شان در عمل به دین استوار و مستحکم است. خلق و خویشان با حسن قبول از دشمنی کردن پاک شده است. سیمایشان از فضل خدا گشاده است و  متدین به دین حق می باشند. زمانی که قوای آنها محکم و استوار شود , دشمنان اسلام متفرق خواهند شد.

زمانی که آنها در سایه درختی که شاخه های آن تا اطراف بحیره طبریه را گرفته است دور تو را بگیرند صبح حق طلوع می کند و ظلمت جای خود را به روشنایی می دهد , خداوند به واسطه ی تو سرکشی و بغی را از بیخ می کند و نشانه های ایمان را باز می گرداند. بیماری دشمنان و سلامتی دوستانت بر همگان آشکار می شود. کودکان در گهواره های خود آرزوی آمدن به سوی تو را می کنند و وحوش بیابان اگر راهی برای دیدارت می یافتند درنگ نمی کردند.

تمام دنیا را شادی و سرور فرا می گیرد. شاخه های عرت و سربلندی به اهتزاز در می آیند و بانیان این عزت در جایگاه خودشان قرار می گیرند. دشمنان دین به لانه های خود می خزند و ابرهای پیروزی به سوی تو می آیند. عرصه را بر دشمنانت تنگ می کنی و یارانت را کمک می نمایی. در نتیجه هیچ متکبر ظالم , منکر خوار (خورنده) , عیب جوی کینه توز , لجوج و کینه ورز بر روی زمین نخواهد ماند.

آری , کسی که به خدا تکیه کند خدا او را کفایت می کند. زیرا خداوند اراده خودش را محقق می کند و برای هر چیز حدود و ضوابطی قرار داده است.

منبع : الغیبه طوسی ص 61 , بحار الانوار ج 51 ص 348 , الاحتجاج ج2 ص481 , کمال الدین ج2 ص45 و ...