تبیین

چیزایی رو که آقایون نمی گن خلاصه و صریح بخونید!

چیزایی رو که آقایون نمی گن خلاصه و صریح بخونید!

برای دسترسی سریع به مطالب مورد نظرتون از قسمت "طبقه بندی موضوعی" یا "کلمات کلیدی" استفاده کنید.
اینجا یک وبلاگ شخصی است.
این وبلاگ کپی رایت ندارد.
مطالب مشکی از خودم و مطالب خاکستری رنگ نقل قول از دیگران است.
لطفا کامنت هایی که برای هر پست می گذارید مربوط به مباحث همان پست باشند و اگر نیستند از طریق "تماس با من" پیام بگذارید.
کامنت هایی رو که دلایل مدعا بیان نشه جدی نمی گیرم.
نحن ابناء الدلیل!

آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خطبه فدکیه» ثبت شده است

ابوبکر

تذکر : تمام مطالب این پست از خیال بافی های خودم هست و هیچ منبع دیگری ندارد.

مهدی طائب می گوید ابوبکر یهودی بوده نفوذی بوده حدود 20 سال بدون لحظه ای ایمان آوردن در کمین بوده و ...

نه , این خلاف هست , اونها پیغمبر اکرم رو دوست داشتند و آمده که عمر در جریان فتح مکه گفت حال که دستمان بهشان رسید انتقام می گیریم ولی وقتی عفو پیغمبر را دید خوشش آمد و اظهار پشیمانی کرد.

اینها بعد از پیامبر مصلحت اندیشی کردند و "صالح مقبول" رو به جای اصلح انتخاب کردند چون علی علیه السلام جوان 33 34 ساله بود , تجربه اجرایی و مدیریتی نداشت! همیشه می خندید و خلاصه مقبولیت اش کم بود زیرا دافعه زیاد داشت و در جنگ ها و غزوه ها بسیاری از از قبایل مختلف کشته بود و مردم از او کینه داشتند.

پس مصلحت ایجاب می کرد برای حفظ حکومت فردی مسن تر با مقبولیت بیشتر انتخاب کنند که سوابق اش هم بد نباشد چون خیال می کردند علی علیه السلام آنچنان قاطع است که هیچ انعطافی ندارد پس کسی تاب تحمل حکمرانی او را نخواهد داشت.

در جریان فدک این ها دیدند حضرت زهرا سلام الله علیها از این ها زمین می خواهد و به نام دختر پیغمبر صلی الله علیه و آله دنیا طلبی می کند و فدکی را می خواهد که پیغمبر فرمود : "ان الانبیا لم یورثوا دینارا و لا درهما ولکن ورثوا العلم". هر چه حضرت زهرا سلام الله فرمود قرآن می گوید "و ورث سلیمان داود" می گوید "یوصیکم الله فی اولادکم للذکر مثل حظ الانثیین" و ... فایده نکرد!

جواب اشکال چه بود ؟! روایت قطعی و صحیح (کافی جلد 1 ص 34) پیغمبر اکرم را که "ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی"کنار می گذاشتند و فدک را تقدیم دخت او می کردند ؟! اگر من و شما جای ابوبکر بودیم چه کار می کردیم ؟

شاید گفتند: حتما ارث سلیمان از داود ارث علمی بوده نه مال و اموالش , تو هم ای دخت رسول الله برو و آتش تفرقه در حکومت نینداز , آن هم برای مال دنیا ! ( البته هدف حضرت زهرا این بود که به ابوبکر بگوید: ام انتم اعلم بخصوص القرآن و عمومه من ابی و ابن عمی ؟! (منبع: کتاب صحیفه فاطمیه) , پس حال که در فهم قرآن و اسلام عالم تر نیستی حق نداری خلافت را غصب کنی. )

و خلاصه عمر لحن تند حضرت زهرا را تحمل نکرد و شد آنچه نباید می شد!

چرا حرف فاطمه زهرا را قبول نکردند؟ چرا حضرت نتوانست افرادی را که در آن جلسه بودند مجاب کند؟!

امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در چهل حدیث صحفه 421 جواب اشکال را این گونه می دهند: حدیث در این مقام است که ولادت علما از انبیاء ولادت ملکوتی است و به حسب این مقام روحانیت , ارث آنها غیر از علم و معارف چیز دیگری نبوده تا به فرزندان برسد, نه این که در مقام عالم ملک ارث مادی نداشته باشند!

آری , نه تنها ابوبکر و عمر بلکه امروزه نیز بسیاری از افرادی که ملکوت و مجردات و فلسفه و عرفان و ... را نمی فهمند, قدرت علمی آن را ندارند و نمی دانند که چگونه باید بین بعضی روایات معتبر و آیات هماهنگی برقرار کرد جایگاه هر حدیث کجاست , در تزاحم های ظاهری آیات و روایات گیر می کنند و گاهی تکذیب , گاهی اعتراض بر دیگر علما و گاهی سیلی به گوش حضرت زهرا !

آری عزیزم , این است دلیل آن که ابوبکر روایات را جمع کرد و سوزاند !! و هیچ گاه نفهمیدند و نمی فهمند که تکیه زدن به جایگاه رسول الله در قد و قواره ی آنها نیست.

کامنت ها و پاسخ ها در ادامه مطلب